ملخص الجهاز:
"من مردی را میشناسم که نور خدا بود در زمین که هرگز خاموش نشد و هر روز بیش از پیش روشنتر و پرفروغتر شد؛ مردی که دستهای کرامت و اعجاز بود؛ هدیه آسمانی برای خاک نشینان؛ چشمهای مالامال از حرمت دعا؛ مردی که دستهایش همیشه عطر گلهای بهشت را میداد و دعاهایش رنگ اجابت داشت؛ دستهایش جود و کرم را معنا میکرد و غصههای زیادی را از لبهای اهالی عشق میزدود؛ مردی که عشق از او معنا میگرفت و خورشید از دستهای او بر سر مردم نور و مهربانی میپاشید؛ مردی که سخنش در گوش زمان جاری است: «آن گونه نباش که آشکارا (و در منظر مردمان) دوست خدا باشی، اما در نهان (و دور از چشم دیگران) دشمن او به شمار آیی»( 1 )؛ مردی که اندرزش را هنوز از پس گذشت اعصار میتوان شنید: «از رفاقت با آدم بد بپرهیز؛ به درستی که او شمشیر کشیده میماند، منظرش نیکو و آثارش زشت است»( 2 )..."