ملخص الجهاز:
"دشنامهای رکیک ابوجهل به پیامبر(صلیالله علیه و آله) را شنیده و آمده بود تا حمزه را خبر کند.
آن روزهای طاقتفرسای مکه که اسلام تازه میخواست جای خود را در رگ و پی شهر باز کند، در غیاب او بود که سمیه و یاسر زیر شکنجههای ابوجهل، مظلومانه به شهادت رسیدند و عمار به نظاره مرگ دردمندانه پدر و مادرش واداشته شد.
اگر چه امروز حمزه نیست تا به ثمر نشستن رنجها و مصائب پیامبر(صلیالله علیه و آله) و یارانش را نظارهگر باشد، حماسه پر شکوه فتح مکه را ببیند و ندای الله اکبر بلال را بر فراز خانه خدا، کعبه، بشنود؛ اما بیشک خون شهدای اسلام و سیدالشهدای صدر اسلام، حمزةبن عبدالمطلب این راه را گشوده و هموار کرده است...
مدینه هنوز طنین صدای حمزه را در خود دارد وقتی که پیامبر(صلیالله علیه و آله) در آخرین شب حیات وی، از او پرسید: «ای عمو!"