خلاصة:
تحلیل ساختاری نخستین گام در آیندهنگاری راهبردی است. در این گام متغیرهای کلیدی شناسایی و سپس اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر محاسبه میشوند. در روش سنتی میکمک، شدت روابط میان متغیرها با استفاده از اعداد قطعی محاسبه میشود، اما این روش امکان در نظر گرفتن عدم قعطیتهای هنگام گردآوری داده و نیز امکان استفاده از متغیرهای زبانی به هنگام ارائه خروجی را ندارد. برای پاسخ به مشکلات فوق، تحلیل میکمک فازی یا تحلیل فازی زبانشناختی طراحی شده است. هدف از میکمک فازی آن است که امکان استفاده از متغیرهای زبانی در مرحله گردآوری دادهها و ارائه یافتهها فراهم شود. به دلیل آنکه میکمک فازی ابزاری پیشرفتهتر برای انجام تحلیل ساختاری در آیندهنگاری راهبردی محسوب میشود، در این مقاله پس از معرفی مختصر روش تحلیل اثرات متقابل با رویکرد میکمک و توصیف نحوه انجام محاسبات فازی در روش میکمک فازی، به این پرسش پاسخ میدهیم که این روش از چه نقاط قوتی در مقایسه با میکمک سنتی برخوردار است.
Structural analysis is the first step in strategic foresight. In this step, the key variables are identified, then, the direct and indirect impacts among the variables are measured. In the traditional MICMAC for structural analysis, the intensity of relations between two variables is measured, using the crisp numbers. But this method is unable to consider uncertainty and ambiguity existing in the data-gathering step and using linguistic variables in finding- presentation step. To address these problems Fuzzy MICMAC analysis or linguistic fuzzy analysis is designed. The goal of fuzzy MICMAC is to make possible use of linguistic string (qualitative variables) in data-gathering step and presenting findings. As it is considered an advanced and complimentary tool for structural analysis in strategic foresight, in this article, after a brief introduction of cross impact analysis with MICMAC method as well as the description of how fuzzy measurement implements, we answer what are the strengths of this method, comparing with the traditional MICMAC.
ملخص الجهاز:
(بهعنوان نمونه: برازیل<FootNote No="65" Text=" Braziel"/>، 2006؛ ویمر ژیله<FootNote No="66" Text=" Weimer-Jehle"/>، 2006؛ تورس و اولایا<FootNote No="67" Text=" Torres, Olaya"/>، 2010؛ خورانا، میشرا، جاینت و سینگا<FootNote No="68" Text=" KHURANA, MISHRAa, JAINb, SINGHa"/>، 2010؛ ساهو، بانوت و مومایا<FootNote No="69" Text=" Sahoo, Banwet, Momaya"/>، 2011؛ چاندر، جین و شانکار<FootNote No="70" Text=" Chander, Jain, Shankar"/>، 2013؛ گورانه و کانت<FootNote No="71" Text=" Gorane, Kant"/>، 2013؛ دابی و سینگ<FootNote No="72" Text=" Dubey, Singh"/>، 2015؛ مولایی و طالبیان، 1395الف؛ مولایی و طالبیان، 1395ب؛ مولایی و دیگران، 1395؛ بهشتی و زالی، ۱۳۹۰؛ بزاز زاده، داداشپور و مطوف 1393؛ تقی¬لو، ۱۳۹۳؛ ثقفی، علی احمدی، قاضی نوری و حورعلی، 1393) دادههایی که برای تحلیل ساختاری با استفاده از نظرات کارشناسان و خبرگان گردآوری میشود؛ درواقع، متغیرهایی کیفی و زبانی هستند نه دادههای کمی خالص.
(برای مثال، دسته متغیرهای دارای تأثیرگذاری غیرمستقیم قوی را برای تدوین یک سناریوی خاص انتخاب کرد) میکمک زبانشناختی فازی برای تحلیل اثرات متقابل<FootNote No="82" Text=" FLMICMAC: Fuzzy Linguistic MICMAC of Cross Impact Analysis"/> برای حل مشکلات فوق طراحی شده است.
(به عنوان نمونه: خورانا، میشرا، جین و سینگ، 2010؛ گوران و کانت<FootNote No="88" Text=" GOrane &amp; Kant"/>، 2013؛ فول، گالوس و توماس<FootNote No="89" Text=" Pfol, Gallus &amp; Thomas"/>، 2011؛ شهابدکار و دیگران<FootNote No="90" Text=" Shahabadkar"/>، 2012؛ مانی، آگراوال و شارما<FootNote No="91" Text=" Mani, Agrawal &amp; Sharma"/>، 2015) در ادبیات تجربی از تحلیل ساختاری با عنوان «مدلسازی ساختاری تفسیری»<FootNote No="92" Text=" Interpretive Structural Modeling (ISM)"/> و از میکمک فازی با عنوان «تحلیل میکمک فازی»<FootNote No="93" Text=" Fuzzy Micmac Analysis (FMA)"/> نیز یاد میشود.