خلاصة:
انقلاب اسلامی بهعنوان بزرگترین اتفاق در تاریخ معاصر ایران، پیامدهای فراوانی را برای خرده نظامهای درون جامعه ایرانی به همراه داشته و علوم سیاسی نیز بهعنوان جزئی از نظام آموزشی، متأثر از انقلاب اسلامیشده است. شناخت تغییرات علوم سیاسی ناشی از انقلاب اسلامی، ضرورت مطالعات نظری در این حوزه را بیشازپیش روشن میسازد. مقاله پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که «تأثیرات انقلاب اسلامی بهعنوان مؤلفه اجتماعی بر علوم سیاسی در ایران بهمثابه معرفت چیست؟» فرضیه نویسندگان این است که «از میان تأثیرات انقلاب اسلامی بر شکل و صورت و همچنین بر محتوای علوم سیاسی در ایران، مهمترین آنها را باید در چرخش علوم سیاسی از آموزههای غربی سکولارمحور به علوم سیاسی معنامحور دانست». نوشتار پیش رو در پی بررسی این تأثیرات بر اساس روش جامعهشناسی معرفت است. این تأثیرات در دو بُعد سطحی (شکلی) و محتوایی و همچنین از نظر کمی و کیفی در مورد استادان، دانشجویان، دانشکدهها و محتوای علوم سیاسی در ایران واکاوی شده و در مؤلفههای برآمده از جامعهشناسی معرفت دستهبندی میشوند. درنهایت ارزیابی تأثیرات انقلاب اسلامی (بهعنوان مؤلفههای جامعه) بر رشته علوم سیاسی (بهمثابه معرفت)، بخصوص در چرخش محتوایی این حوزه معرفتی را میتوان مهمترین یافته این مقاله دانست.
ملخص الجهاز:
مقاله پیش رو در پی پاسـخ به این پرسـش است که «تأثیرات انقلاب اســـلامی به عنوان مؤلفه اجتماعی بر علوم ســـیاســـی در ایران به مثابه معرفت چیســت ؟» فرضــیه نویســندگان این اســت که «از میان تأثیرات انقلاب اسـلامی بر شـکل و صورت و همچنین بر محتوای علوم سـیاسـی در ایران، مهم ترین آنها را باید در چرخش علوم سـیاسی از آموزههای غربی سـکولارمحور به علوم سـیاسـی معنامحور دانسـت ».
این تأثیرات در دو بعد سطحی (شکلی) و محتوایی و همچنین از نظر کمی و کیفی در مورد اسـتادان، دانشجویان، دانشـــکدهها و محتوای علوم ســـیاســـی در ایران واکاوی شـــده و در مؤلفه های برآمده از جامعه شـــناســـی معرفت دســـته بندی میشـــوند.
درنهایت ارزیابی تأثیرات انقلاب اســلامی (به عنوان مؤلفه های جامعه ) بر رشـته علوم سـیاسی (به مثابه معرفت )، بخصوص در چرخش محتوایی این حوزه معرفتی را میتوان مهم ترین یافته این مقاله دانست .
به عبارتدیگر در این مقاله تأثیر انقلاب اسـلامی به عنوان عنصـری برجسته در میان مؤلفه های جامعه ایرانی، بر علوم سیاسی به مثابه معرفت در دو بعد شکلی و محتوایی بررسی خواهد شد.
اینها تأثیرات انقلاب اسـلامی بر علوم سـیاسی بر اساس مؤلفه های به دست آمده از روش جامعه شــناســی معرفت بودند که این عوامل در کنار تأثیرات غیرمســتقیم انقلاب اســلامی بر علوم سـیاسی، اقتضای تولید دانش سیاسی بومی به مثابه معرفت برخاسته از انقلاب اسلامی را تأیید مینمودند.
نسـل اسـتادان برآمده از انقلاب اسـلامی در کنار گسـترش کمی مراکز علمی و افزایش پراکندگی علوم سـیاسی در کشور و همچنین تخصصی شدن شاخه های این دانش و مستقل شـدن این حوزه از معرفت ، از تأثیرات مهم شـکلی انقلاب اسـلامی بر علوم سیاسی در ایران بودند.