خلاصة:
شناخت چهره و شمایل ذکر شده در مورد حضرت مهدی میتواند از سویی فرضیه مهدی نوعی را باطل کند و از سوی دیگر راهی برای شناخت مدعیان دروغین قرار گیرد. به نظر میرسد در میان مجموعه روایات ذکر شده در توصیف چهرهی حضرت محمد و ائمه اطهار، برخی از آنان با یکدیگر تعارض دارند. در مورد حضرت مهدی نیز با توجه به خفای ولادت و غیبت ایشان، این مطلب صادق است و گزارشهایی به ظاهر متناقض ذکر شده است. این مشکل موجب گردیده تا برخی از جریانهای مدعی امامت چنین القا نمایند که تعدد در صفات، دلالت بر تعدد قائمهایی در آخرالزمان دارد و از این رهگذر با پذیرش مهدی نوعی خود را در عرض حضرت مهدی بهعنوان قائمی دیگر معرفی نمودهاند. از این روی تبیین و تحلیل صفات ظاهری حضرت مهدی، توجه به روایتهای مختلف در این زمینه و نقد دیدگاه جریانهای مدعی معاصر، ضرورت بیشتری مییابد و پژوهش حاضر سعی کرده با روش توصیفی _ تحلیلی به این موضوع بپردازد و به نتایج زیر دست یابد: الف) یکی از راههای شناخت چهرهی حضرت مهدی شناخت چهرهی حضرت محمد میباشد.
ب) روایتها دارای تعارض نیستند و به یک ویژگی اشاره دارند. ج) برخی روایتها در منابع فارسی دچار اشتباه در ترجمه شدهاند. د) با اثبات عدم تعدد صفات، عدم تعدد قائم نیز ثابت میگردد.
هـ) با تمسک به صفات میتوان گفت که دیدگاه (مهدویت نوعی)، نظریهای باطل میباشد.
Recognizing the facial characteristics and the image of the promised saviour Imam Mahdi (as) can، on the one hand، void the hypothesis of Typical Mahdi and، on the other hand، is one way to recognize the false claimants. It seems that among the set of traditions that were mentioned in the description of the image of Prophet Muhammad and the twelve Imams، there are some which confronting each other. When this confusion occurs regarding the face of Prophet Muhammad (PBUH)، it is clear that such confusion can be more regarding Mahdi، due to secret circumstances of his birth and his absence. This is true of the seemingly contradictory reports. This problem has caused some of the current factions of the Imamate to claim or suggest that the multiplicity in attributes implies a plurality of saviours at the end. And hence، explain it by introducing a typical Mahdi in the name of Imam Mahdi (as) as another saviour. From this، the explanation and analysis of the apparent attributes of Imam Mahdi (as)، the attention to various narratives in this field and the critique of the view of the factions are more urgent and the present research has attempted to address this issue with the descriptive-analytical method and has achieved the following results:
A) One of the ways of recognizing the image of Imam Mahdi (as) is to recognize the image of the Prophet Muhammad (peace be upon him).
B) Narrations are not actually conflictual and refer to the same feature.
C) Some narrations in Persian sources have been mistaken in translation.
D) There is proof of non-multiplicity of attributes، and the absence of vertical multiplicity is also proved.
E) By probing the attributes given، one can show that the view (typical Mahdism) is a false or disproved theory
ملخص الجهاز:
"نسبت به پیشینهی پژوهش باید یادآور شد که، حجم وسیعی از روایات توصیفگر از چهره حضرت محمد( در کتبی مانند: الطبقات الکبری، محمدبن سعد (230ق)، سبل الهدی و الرشاد، محمدبن یوسف صالحی (942ق)، جمع الوسائل فی شرح الشمائل، ملاعلی قاری حنفی (1014ق) و بحارالانوار علامه محمدباقر مجلسی ذکر گردیده و در بیان و گردآوری ویژگیهای چهره حضرت مهدی( نیز نویسندگان شیعه از جمله محدث نوری در کتاب نجم ثاقب (نوری، 1384ش: ج1، 180)، مرحوم نهاوندی در العبقری الحسان (نهاوندی، 1386ش: ج2، 233)، سیدمحمد صدر در کتاب موسوعهی مهدویت (صدر، 1412: ج3، 358)، دانشنامه امام مهدی( (ریشهری، 1393: ج2، 355) و مقاله (جمال یار) (جعفری، 1381: 44) این بحث را مطرح نمودهاند و در میان اهلسنت میتوان به کتاب با عنوان لوامع الأنوار البهیة و سواطع الأسرار الأثریة (سفارینی حنبلی،1402: ج2، 73) اشاره نمود.
(ذهبی، 1413: ج1، 415؛ سلیم بن قیس، 1405: ج2، 706) اگر چه برخی از علمای اهلسنت تاکید دارند که روایتهای (ابیض مشرب حمرة) بر روایتهای (اسمر) ترجیح دارد (ابنحجر، 1379: ج6، 569) اما دیگر شارحان حدیث در میان شیعه و اهلسنت نظر دارند که میتوان این دو ویژگی را با یکدیگر جمع نمود و برای این تعارض ابتدایی دو وجه جمع بیان شده است: الف) در بیان عرب به کسی که سفیدی زیاد ندارد و چهرهاش به سرخی تمایل دارد گندمگون نیز اطلاق میشود و عبارت (ابیض مشرب حمرة) و (اسمر) تنافی با یکدیگر نداشته و به نوعی مترادف هستند.
پس او کیست؟ فرمود: او شخصی است سرخ و سفید چشمانش فرو رفته، برجسته پیشانی و شانه پهن (ابن ابی زینب، 1397: 215) با این توصیف دو نکته دانسته میشود: اولا: بیان توصیفها دلالت بر شخصی بودن مهدی موعود( دارد و اینکه این ویژگیهای برای فرزند امام حسن عسکری( میباشد و نمیتوان آن را به معنای فرد هدایتکنندهای و نوعی دانست."