خلاصة:
دست انداخته شدن در دوران کودکی ممکن است یکی از تجاربی باشد که می تواند نقش مهمی در رشد باورهای فرد در مورد خود و دنیا داشته باشد. هدف مطالعهی حاضر بررسی نشانه های افسردگی، اضطراب و رابطه ی آن با تجارب دست انداخته شدن دوران کودکی بود. برای این منظور، طی یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی 201 نفر دانشجوی دانشگاه تهران (مرد، زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر تجربه ی دست انداخته شدن، افسردگی و اضطراب مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج همبستگی و تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که همبستگی متقابل و مثبتی بین دست انداخته شدن، اضطراب و افسردگی وجود دارد. یافته ها نشان داد که بین دست انداخته شدن با اضطراب و افسردگی رابطه مثبت دارد. یافته ها نشان داد که چهار خرده مقیاس دست انداخته شدن 8/ 19 درصد از واریانس نمرات افسردگی و 1/ 17 درصد از واریانس اضطراب را تبیین می کند. یافته ی پژوهش حاضر مطالعات قبلی در زمینه ی رابطه ی بین نشانه های افسردگی- اضطراب و تجارب دست انداخته شدن دوران کودکی را حمایت کرده و گسترش می دهد.