خلاصة:
از جمله لوازم بلافصل موردنیاز نوسازی و توسعه در جوامع وجود بستری جهت سازمان یابی، مشارکت، رقابت و آزادی گروه ها و نیروهای اجتماعی است. بنابراین در غیاب نهادهای جامعه مدنی و ضعف و سرکوب آنها زمینه رشد و نیرومندی هرچه بیشتر نهادهای اجبارآمیز فراهم میگردد. باتوجه به اهمیت و جایگاه حساسی که پهلوی اول و دوم برای ارتش در فرایند نوسازی و مدرنیزاسیون قائل بودند و صرفنظر از موفقیت و یا عدم موفقیت و فارغ از آثار مثبت و منفی فرایند نوسازی و مدرنیزاسیون مدنظر پهلوی بررسی نقش ارتش در این فرایند در طول دوران سلطنت پنجاه ساله پهلوی بسیار حائز اهمیت است. اینکه ارتش چگونه و در کدام یک ازحوزه های نوسازی جامعه ایران مشارکت داشته است مسئله ای است که در این مقاله به دنبال دستیابی به پاسخ آن هستیم. بر همین اساس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مطرح کردن این سوال اصلی که: ارتش در روند نوسازی و مدرنیزاسیون جامعه ایران در دوران حکومت پهلوی چه نقشی داشته است؟ در پاسخ به این سوال این فرضیه اصلی مطرح می شود که: به نظر میرسد تکیه بر ارتش بعنوان ابزار بنیادین و تضمین کننده بقای نظام سیاسی و اعتقاد به تجدد آمرانه و نوعی نوسازی از بالا در میان روشنفکران و تغییرات ساختاری و افزایش بودجه سالانه ارتش سبب گردید ارتش در روند نوسازی و مدرنیزاسیون جامعه ایران در دوران پهلوی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مالی و ... نقش فعالی را برعهده بگیرد.
ملخص الجهاز:
"او برای تأمین مخارج این تعداد اداره عواید اراضی دولتی و مالیات غیرسیستم را برعهده گرفت و با ارتش جدید دست به عملیاتهای نظامی جدیدی که مهمترین آنها سرکوبی شیخ خزعل در محمره بود زد و با این اقدامات نشان میداد توانسته است ارتش را زیر سیطره خود قرار دهد و با پیروزیهای فراوانی که برای او حاصل شد سرانجام در مهر 1302به مقام نخستوزیری نائل آمد و در اواخر 1303چنان قدرتمند بود که عنوان قانونی فرماندهی کل قوای مسلح را از مجلس کسب کرد و در نهایت با تشکیل مجلس موسسان تخت سلطنت را از آن خود کرده و سلسله قاجاریه را برای همیشه از میان برداشت.
این مسئله در جهان سوم بیشتر برجستگی یافته است؛ آنچنان که اولین رگههای نوسازی در ایران در زمان عباسمیرزا و در خلال جنگهای ایران و روس در عرصه ارتش صورت گرفت (نعیمی،1394: 1) برهمین اساس در این دوره مدرنسازی ارتش، امکان نوسازی و تحول اجتماعی جامعه را فراهم آورد بطوریکه طبقه افسران توانستند بعنوان بخشی از حاملان فرآیند نوسازی در عرصه دگرگونیهای اجتماعی نقش موثری را برعهده بگیرند (امینی و شیرازی،پیشین:272) بطور مثال قانون نظام وظیفه اجباری، علاوه بر نوسازی در سایر قسمتهای اداری جامعه، در ایجاد یکپارچگی موثر بود (همان، 272).
ج) نقش ارتش در نوسازی سیاسی در فرایند نوسازی سیاسی مدنظر پهلوی ارتش مهمترین ابزار سرکوب مخالفان سیاسی و تضمین کننده بقای نظام سیاسی بوده است واقعیت این است که شاه پس از رهایی از کابوس سالهای 1332- 1329، تنها راه چاره برای جلوگیری از پیدایش حرکتهای ضدسلطنتی را در تقویت بیش از پیش نیروهای نظامی جستجو میکرد؛ شاه به خوبی دریافت که بدون نیروی سرکوبگر و مطیع، قادر نخواهد بود به سلطنت ادامه دهد."