خلاصة:
از زمان قدرتیابی خاندان اردلان، ایالت کردستان ایران تحت حاکمیت بنی اردلان اداره میشد و حکمرانان آن مناسبات خود را با دولتهای مرکزی بهنحوی تنظیم میکردند که استقلال خود را در جایگاه حکومتی محلی حفظ کنند. این خاندان تا زمان ناصرالدینشاه قاجار بر کردستان حکومت کرد؛ اما در این زمان و در راستای سیاست تمرکزگرایی ناصری و قاجاریکردن حکومت ایالات، شاهزاده فرهادمیرزا معتمدالدوله به حکومت کردستان تعیین شد و اینگونه، به حیات سیاسی اردلانها پایان داده شد. معتمدالدوله شورشهای کردستان را سرکوب کرد و ناامنی را از بین برد و نظم و امنیت را در آنجا برقرار کرد. این شورشها و ناامنیها در اثر ناتوانی آخرین والی اردلان و خودسریهای بزرگان اورامان و حملات عشایر جاف پدید آمده بود. او سپس در این ایالت، اقدامات عمرانی و اصلاحی انجام داد. در این پژوهش، دوران حکومت معتمدالدوله بر کردستان پس از برافتادن حکومت محلی اردلان و اقدامات وی در این ایالت برای تثبیت قدرت قاجارها، به شیوﮤ توصیفیتحلیلی، بررسی شده است. یاﻓﺘﮥ پژوهش نشان میدهد که تغییر سیاست قاجارها در مقابل خاندان اردلان، به سیاست تمرکز قدرت توسط دربار قاجار بستگی داشت و معتمدالدوله با مهار کانونهای بحران و برقراری امنیت، در تثبیت قدرت قاجارها بر کردستان نقش مهمی ایفا کرد.
When the Ardalan Dynasty came to power، the Kurdistan Province of Iran came under the sovereignty of Bani Ardalan. The rulers there regulated their relations with the central government in a way to maintain their independence in the form of a local government. The dynasty managed to continue its government in Kurdistan up to the time of Naser al-Din Shah Qajar. Naser al-Din Shah wielded a centralized policy towards the ‘Qajarization’ of provincial governments، and he appointed Farhad Mirza Motamed al-Dolah as the governor of Kurdistan، ending the political life of the Ardalans. Motamed al-Dolah managed to suppress different riots and to end disorder in Kurdistan، which had resulted from the inefficiency of the last Ardalan ruler، the wayward behavior of Auraman elders، and the assaults of the Jaf tribes. During his government، therefore، he established peace and order in Kurdistan and started reforms and development projects in the province. In a library method، the present study deals with the Motamed al-Dolah governing period in Kurdistan after the collapse of the Ardalan’s local government، and it analytically reviews his efforts to stabilize the Qajarian authority in the province. Findings show that the Qajarian change of policy against the Ardalan Dynasty was in line with the policy of centralization adopted by the Qajar royal court، and that Motamed al-Dolah played a key role in the stability of Qajarian authority in Kurdistan by curbing the centers of crises and through the establishment of peace and order in the region.
ملخص الجهاز:
دوران حکمرانی فرهادمیرزا معتمدالدوله در کردستان چه پیامدهایی داشت؟ فرﺿﻴﮥ پژوهش آن است که سیاست تمرکزگرایی دربار قاجار به براندازی کانونهای محلی قدرت منجر شد که در این زمینه با تعیین فرهادمیرزا، از شاهزادگان قاجاری، به حکومت اردلانها در کردستان نیز پایان داده شد.
در این زمان والی اردلان، یعنی اماناللهخان ثانی ملقب به غلامشاهخان، در قلمرو خویش بساط سلطنتی مستقلی داشت؛ اما ناصرالدینشاه برای تمرکز قدرت خود، عموی خویش فرهادمیرزا معتمدالدوله را به حکومت کردستان منصوب کرد و این ولایت را تحت حکومت مرکزی درآورد (کرزن، 1349: 705؛ سنندجی، 1375: 275)..
آنان بهعلت داشتن قدرت داخلی، در برابر والیان اردلان قرا گرفتند و برای حفظ این قدرت، نیرویی زبده از اتباع تحت فرمان خود ایجاد کردند و هزﻳﻨﮥ نگهداری این نیرو و مخارج حکمرانی خود را از عایدات مالی دریافت میکردند که بر مردم تحمیل میکردند؛ اما ازآنجاکه حکام اورامان با مشکلات اقتصادی مواجه بودند، دست به شورش میزدند (عطایی، 1394: 87).
علت اینکه معتمدالدوله برای دو اورامان حاکم تعیین نکرد شاید این باشد که وی قصد داشت این دو بلوک را که در اثر ضعف حکومت اردلان و فشارهای اقتصادی به خودسری و شورش پرداخته بودند و از حاکم محلی و نیز از دولت مرکزی اطاعت نمیکردند، به تابعیت حاکمنشین سنندج درآورد و به شورش اورامان پایان دهد؛ چراکه هر دو بلوک را با قدرت نظامی به تصرف درآورد و بهتعبیر سنندجی، «چنان تسخیر و تدمیر نمود که اطاعت و انقیاد آنها بهتر از کسبه و تجار سنندج بود» (سنندجی، 1375: 44).