خلاصة:
شایستهسالاری در نظام مدیریتی، از مسائل مهم اخلاق حرفهای است که این مقاله به بررسی آن در دیوان رسائل دوره عباسیان میپردازد و با توجه به نوشتههای نظریهپردازان آن روزگار در اینباره، از پایبندی عملی به این ارزش گزارش میکند و به بازخوانی سیر تاریخی و اهمیت منصب دبیری و شروط به دست آوردن آن از دید عالمان و رجال دیوانی عصر عباسیان و میزان انطباق بین انتصابها با معیارهای دیوانی و منصب دبیری میپردازد. بسیاری از دبیران آن دوران، بر پایه شایستهسالاری و ویژگیهای اخلاقی و تواناییهایشان گزینش میشدند، اما عواملی مانند توارث، سودطلبی و نفوذ معتمدان دیوانی و زنان درباری، در انتصاب آنان تاثیر میگذارد و در عمل مانع شایستهسالاری در این زمینه میشد.
ملخص الجهاز:
برخی از نویسندگان و پژوهشگران معتقدند که دبیری، پیش از شکلگیری دیوان رسایل در شمار مناصب نبوده است، اما روزگار خلافت امام علی (ع) را استثنایی در این میان باید شمرد؛ زیرا بر پایه منشور و فرمان حکومتی امام علی (ع) به مالک اشتر، دبیری منصب و مسئولیتی مهم خوانده شده و از کاتبان فراوان سخن رفته و افزون بر اینها، شروط و خصالی برای دبیر شمرده شده است که حاکم یا والی موظف است کاتبان را با توجه به آنها گزینش کنند و در برابر عیوب و کارنامه کاتبان پاسخگو باشد.
پیدایی نویسندگان و ادیبان پرآوازهای مانند عبدالحمید کاتب و ابنمقفع در این عرصه، بر اهمیت جایگاه دیوان و منزلت دبیران افزود (محمدی، 1374، ص107)، اما دوره اوج و بزرگی دبیری را در روزگار عباسیان باید جست؛ زیرا دبیران دیوان رسایل در آن دوران با توجه به گسترش و فزونی مناصب، به بازوهای توانمند خلفا و شاهان بدل شدند و در زمینههای علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بسیار تأثیر گذاردند (همان)؛ چنانکه از آنان با این عنوانهای یاد میشد: سیاستمداران حقیقی (کریستین سن، 1367، ص150)؛ زبان گویا و امین پادشاه (جهشیاری، 1348، ص31؛ دانشپژوه، 1341، ص96)؛ کاتب السر (جهشیاری، ص7 - 8)؛ بنیان اساسی ملک و ستون مملکت (کسائی، 1363، ص28)؛ قطب ادب و ملاک حکمت یا صاحبان تدبیر و هنر (جهشیاری، 1348، ص31)؛ سفیران معتمد (جوینی، 1329، ص31)؛ رئیس دارالانشاء (اقبال آشتیانی، 1338، ص30)؛ چشم و گوش و زبان و دست پادشاه (دینوری، ج1، ص7؛ ابنخلدون، 1375، ج1، ص473) حاملان و خداوندان اصلی ادب و فرهنگ (ابنخلدون، 1375، ص473؛ کرومر، 1375، ص386).