ملخص الجهاز:
"1 وصیتی که نانوشته ماند روز پنجشنبه، چهار روز پیش از ارتحال پیامبر اسلام- در حالی که آن حضرت در بستر بیماری و خانهاش آکنده از بزرگان صحابه و مؤمنانی بود که برای عیادتش آمده بودند، با آگاهی از حوادث آینده، برای آخرین بار خواست که مهمترین پیام رسالت را یکبار دیگر بیان کند و خط سیر آیندة حکومت اسلامی را ترسیم نماید و اصحاب آن را بنویسند، شاید از این طریق، جلوی بهانههای مخالفان خلافت حضرت علی% گرفته شود، لذا فرمود: قلم بیاورید تا چیزی بنویسم (یا بگویم بنویسید) که بعد از آن هرگز گمراه نشوید!» برخی خواستند بیاورند؛ ولی «عمر بن خطاب» مانع شد و گفت: «درد بر او غلبه کرده و هذیان میگوید[!]، قرآن نزد ماست و همان برای ما کافی است.
بعدها از حضرت فاطمه پرسیدند: در حالی که به شدت گریه میکردی، رسول خدا- چه بشارتی به تو داد و چه سری به تو گفت که خوشحال شدی؟ فرمود: «پدرم خبر داد که من اولین نفر از اهل بیت هستم که به ایشان ملحق خواهم شد و زندگی من در دنیا بعد از او طولانی نخواهد بود و همین خبر خوش، مرا شاد کرد.
در برخی از روایات نیز به این نکته اشاره شده است؛ مثل روایاتی که در آنها عدم قبول امامت حضرت علی% و انتخاب ابوبکر، برگشت از اسلام به حساب آمده و به آیة مذکور تطبیق شده است: ابو المقدام (که نام اصلی او هرمز بن ثابت بود) میگوید: به امام باقر% عرض کردم: اهل سنت گمان میکنند که بیعت ابوبکر به دلیل اجتماع مردم، صحیح و مورد رضای خدا میباشد؛ زیرا خدای تعالی امت محمد- را بعد از او گمراه نخواهد کرد."