ملخص الجهاز:
"3-«عزیر»که سالیان سال در پی یافتن دلیلی برای احیای دوبارهء انسانهاست،چرا هنگامی که از خواب صد ساله بیدار میشود و از سوی پروردگار به او ندا میرسد،نسبت به این مسئله هیچ عکس العملی از خود نشان نمیدهد؟آیا دریافت ندای آسمانی کم از حساسیتهای ذهنی سابق او بوده است؟ 4-هنگامی که«عزیر»به خواب میرود،کنار روستایی ویران است.
این نوع برخوردهای غیر طبیعی از چه روی و سببی در داستان آمده است؟ 6-چرا مردان بنیاسراییل برای باور کردن«عزیر» بودن او-شخصیت اصلی-از وی میخواهند تا برایشان تورات را از حفظ بخواند«عزیر»به جای این کار آنها را به مکانی میبرد و توراتی را به آنها نشان میدهد که یقینا بیش از یکصد سال در زیر خاک مدفون بوده است؟ تئاتر و مدرسه حسن بیانلو نام کتاب:هفت داستان نمایشی نویسنده:اسماعیل همتی ناشر:انتشارات سبزآرنگ چاپ اول:1377 تیراژ:000/10 جلد تعداد صفحات:103 صفحه قیمت:3200 ریال کتاب شامل هفت قطعهء نمایشی کوتاه است که دو نوجوان با نامهای نادر و اسکندر شخصیتهای ثابت آنها هستند.
برای رشد تئاتر کشور باید از مدارس آغاز کرد گاهی گفتار شخصیتها با سن آنها تناسب ندارد مجموعهء مورد بحث ما حاصل تلاش نوع دوم است و بنا به گفته نویسنده در مقدمهء کتاب،این قطعات از دل نشستهای آموزشی بیرون آمده و بازنویسی شدهاند.
چرا آن سخنان دربارهءپدر یکی از بچهها فقط تا آخر سال نباید بازگو شود؟)همچنین سخن نهایی نویسنده این است که اسکندر خود به راحتی عیبهای بستگان بچههای دیگر را بازگو میکند،اما همین که عیب پدر خود او نقل میشود،برافروخته میگردد."