ملخص الجهاز:
""/> روضه حضرت ابا الفضل زبان حال امام حسین هنگام شهادت حضرت ابوالفضل چنین بود: الیوم نامت اعین بک لم تنم و تشهدت اخری فعز منامها<FootNote No="79" Text=" مثیر الاحزان، ابن نما حلی، ترجمه: علی کرمی، نشر حاذق، قم، چاپ اول، 1380ش، ص259.
»<FootNote No="80" Text=" در سوگ آل الله، علی نظری منفرد، نشر کمال، قم، 1391ش، ص174، مناسب است قبل از ذکر مصیبت یکی از کرامات حضرت نقل شود.
ای کاش میدانستم، آیا همین گونه است که به من خبر دادند؟ آیا واقعیت دارد که عباسم بیدست شده؟ دیگر مرا ام البنین نخوانیددیگر مرا بر این سمت ندانیدام البنین بودم من ای عزیزانآن دم که بودند چار ماه تابان دیگر من محزون پسر ندارمافسردهام نور بصر ندارم مخوان جانا دگر ام البنینمکه من با محنت دنیا غمینممرا ام البنین گفتند چون منپسرها داشتم زان شاه دینمجوانان هم یکی چون ماه تابانبدندی از یسار و از یمینمولی امروز بیبال و پر هستمنه فرزندان نه سلطان مبینممرا ام البنین هر کس که خواندکنم یاد از بنین نازنینم وای از دل زینب یکی از روضهخوانهای با تقوای تبریزی به نام «ملا سلطان علی» میگوید: در عالم رؤیا به محضر حضرت ولیعصر(عج) مشرف شدم، پرسیدم: این جملة «زیارت ناحیة مقدسه» صحیح است که: «فلأندبنک صباحا و مساء، و لأبکین علیک بدل الدموع دما؛<FootNote No="83" Text=" بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق، ج98، ص238.
هنگام حرکت نگاهی کرد و دید عمه و خواهرش با بدن پاره پارة پدر درد دل میکنند؛ اما امام سجاد نمیتواند از مرکب پیاده شود؛ چون ـ طبق نقل ـ او را با غل و زنجیر بسته بودند،در حالی که شدیدا بیمار بود."