خلاصة:
جهاد و مقاومت تبلور روح ایمان و آزادگی است که در دو قرن گذشته با ظهور پدیده شوم استعمار، مفهوم آرمانی به خود گرفته است. این مبارزه مقدّس دستمایهی هنرنمایی شاعرانی است که نغمهسراییشان، شهادتنامه پیکرهای خونین ملّتهاست. الجزایر و عراق از جمله کشورهایی هستند که آرزوهای ملتشان در دورهای از تاریخ با دستهای پلید استعمار به یغما رفته است. تاریخ معاصر شاهد صفحهای تاریک و دردناک از ستمهای استعمار فرانسه در الجزایر و انگلیس در عراق است که نمود واقعی آن در سرودههای پر احساس و واقعگرایانه شاعرانی چون محّمد العید و معروف الرّصافی قابل مشاهده است. شاعران همعصری که از نزدیک شاهد بیداد استعمارگران در کشور خویش بوده و همانند ملّت خود، بیداد اشغالگران را از نزدیک لمس و درک کردهاند. در جستار حاضر اشعار سیاسی دو شاعر به روش توصیفی- تحلیلی و بهصورت تطبیقی بررسی شده که حاوی نتایج مذکور است: دو شاعر با سبکی کلاسیک در اشعار خود از دایره فردیت خارج و به زبان گویای مردم خود مبدل میگردند؛ هر دو شاعر از سنتهای عربی و دینی بهره میبرند. گرچه اشعار رصافی بیشتر جنبه مذهبی و شعر محمد العید بیشتر بر مدار ملّیگرایی میچرخد، هر دو دارای زبان شعری ساده و به دور از تکلف و تصنع هستند و العید از تشبیهات بیشتری نسبت به رصافی استفاده میکند و زبانش تندتر و گزندهتر از اوست. معانی شعر هر دو روشن و از عبارات روان و الفاظ آسان تشکیل شده است. قصائد سیاسی دو شاعر، آیینه تمام نمای دردها، پیکار، پایداری و جانفشانی مردمان مبارز دو سرزمین است. پیوند ناگسستنی نام دو شاعر با حوادث سیاسی تاریخ معاصر الجزایر و عراق، بهگونهای است که بیانگر سیر تحوّلات سیاسی دو کشور در زمان اشغالگری بوده و نشانگر ابعاد مبارزاتی و التزام اجتماعی و سیاسی دو شاعر است
ملخص الجهاز:
از همين رو کشورهاي الجزايـر و عـراق نقـش اسـتراتژيکي در جهان اسلام دارند و بيشتر مـورد توجّـه اسـتعمارگران قـرار گرفتـه انـد و شـاعراني همچون محمد العيد و معروف رصافي در ايجاد شور و ترغيب ملّـت خـويش در راه مبارزه با استعمار خارجي بسيار کوشيده اند و حتّي شـکنجه هـاي طاقـت فرسـايي را متحمّل شده اند که در اين مقاله اين مسئله را بسط و گسترش خواهيم داد.
انقلاب الجزاير و عراق انقلاب الجزاير، تلاش مردمي است براي آزادي و رهايي انقلابـي کـه بـه اهـداف اعلام شده خود رسيد اما پس از رهايي از چنگ استعمار، تجربه تلخ کشمکش هـاي دروني و تصفيه هاي سياسي را از سر گذراند.
رصافي دفاع از وطن در مقابل دشمنان را از آموزه هاي ديني مي داند و هنگـامي کـه حکومت عثماني وارد جنگ جهاني اول مي شود، شاعر در شعر الوطن والجهاد مردم را به ياري حکومت در مقابل دشمنان ترغيب مي کند؛ زيـرا دفـاع از وطـن و عـزّت آن ، از اصول و دستورات دين اسلام است و کسي که در راه وطن کشته شـود، بـه مرگي شرافتمندانه دست مي يابد و در غير اين صورت خوار و ذليل خواهد شد.
او براي گرفتن تابعيت لبناني نيز تلاش کرد اما به دليل مخالفتش بـا استعمار فرانسه ، استعمارگران مانع اين کار شدند (العبطة ، ١٩٩٢: ١٩) ايـن مبـارزات باعث شد تا رصافي در کنار شاعران بزرگي چون محمد مهدي الجـواهري و احمـد صافي النجفي ، به عنوان شاعري آزادي خواه و متعهد شناخته شود.