خلاصة:
هانس کریستیان آندرسن از نظر بازۀ زمانی، با محمّد بن ملک داد، معروف به شمس تبریزی، فاصلۀ بسیار زیادی دارد؛ امّا پارهای خصوصیّات و ویژگیهای رفتاری و اخلاقی این دو، همچنین شیوۀ بیان این دو نویسنده، بسیار به هم نزدیک است. این همسانی و مشابهتها، زمانی جالب توجّهتر میشود که بدانیم در آثار هر دو نویسنده، «جوجه اُردکی»، حضور دارد. جوجه اُردکی که در راه شناختِ «خود»، دچار «فرآیند فردیّت» می-شود. سئوال اصلی این نوشته آن است که آیا میان جوجه اُردک شمس تبریزی با جوجه اُردکِ زشت آندرسن، رابطهای وجود دارد؟ یا وجود و حضور این موضوع، (جوجه اُردک فردیّت یافته)، در آثار دو نویسنده، امری کاملاً اتّفاقی و از باب توارد و تصادف است؟ این نوشته به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و به روش کتابخانهای فراهم آمده است. یافتههای این بررسی، نشان میدهد، اگرچه به صورت قطع و یقین، نمیتوان در مورد دسترسی آندرسن به مقالات شمس تبریزی، حکم داد؛ امّا پارهای از قراین و شواهد؛ شائبۀ توارد و تصادف از این مطالعه را برطرف و این بررسی را در دایرۀ مُطالعات تطبیقی قرار میدهد و علیرغم نزدیکیهای آشکار و مشابهتهای فکری که درونمایۀ این دو داستان را شکل میدهد؛ تفاوتهای زیادی هم در مسیر پیمودن فرآیند فردیّت، به چشم میخورد. آنچه در این مطالعۀ تطبیقی، بسیار مُهمّ است، آن است که بدانیم حقّ تقدّمِ طرح موضوع این قصّۀ مشهور- که آوازۀ جهانی دارد- از آنِ شمس تبریزی است و نه هانس کریستین آندرسن دانمارکی.
ملخص الجهاز:
دریافت: 2/2/1396 پذیرش: 10/8/1396 چکیده هانس کریستیان آندرسن1 از نظر بازۀ زمانی، با محمدبنملک داد، معروف به شمس تبریزی، فاصلۀ بسیار زیادی دارد؛ اما پارهای خصوصیات و ویژگیهای رفتاری و اخلاقی ایندو نویسنده و نیز شیوۀ بیان آنها، بسیار به هم نزدیک است.
جوجه اردک زشت، شمس تبریزی، فرایند فردیت، مقالات شمس، هانس کریستیان آندرسن نویسندة مسئول مقاله: Rsns1970@gmail.
دربارۀ جوجه اردک یا حکایت «خایۀ بط» شمس تبریزی، هیچ مقالۀ مستقل یا مرتبط با موضوع بحث این مقاله، یعنی فرایند فردیت، چاپ نشده است.
4. ضرورت و اهمیت تحقیق ضرورت این تحقیق از آنجا ناشی میشود که چند صد سال پیش از هانس کریستین آندرسن دانمارکی، شمس تبریزی به موضوع جذاب فرایند فردیت جوجه اردک اشاره کرده است.
سرکوب فردیت از سوی گروه همسالان در داستان «جوجه اردک زشت» آندرسن، گروه همسالان با به رخ کشیدن زشتی ظاهری و تحقیر جوجه اردک و سرکوب فردیت او، دریچههای تنهایی یا به عبارتی، چرخۀ آگاهی را به روی او باز میکنند (آندرسن،1382ب: 27)؛ در حالیکه دربارۀ جوجه اردک شمس، این احساس فردیت، خودخواسته است که او را بهتنهایی و وارد شدن به چرخۀ آگاهی میکشاند: « ...
دربارۀ جوجه اردک شمس تبریزی، نیز این تعارض، رخ میدهد؛ تعارضی که باعث میشود بعد از شناخت خود، والدینش را دیگر از جنس خود نداند: « ...
آندرسن این فرایند فردیت در زندگی جوجه اردک زشت را اینگونه تصویر میکند: «زمستان خیلی سردی بود.
دربارۀ جوجه اردک شمس، وارد شدن به این چرخه و رسیدن به شکوفایی با فردیت جوجه اردک زشت آندرسن، متفاوت است.