خلاصة:
سطح بالای فساد مالی یکی از نشانههای ضعف حاکمیت است و موجب ناکارآمدی سیاستهای دولتی میشود. از سوی دیگر فساد مالی میتواند بر توزیع عادلانه درآمد بهعنوان یکی از سیاستهای اقتصادی دولت جهت کاهش فقر تأثیر بسزایی داشته باشد. برای این منظور در مطالعه حاضر با استفاده از روش خود رگرسیون برداری پانلی به بررسی اثرات شاخص ادراک فساد بر نابرابری درآمدی در کشورهای گروه D8 طی دوره زمانی 2016-2003 پرداخته شده است. علاوه بر این به جهت وجود رابطه همانباشتگی بین متغیرها، از روش حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده به تعیین روابط بلندمدت میان متغیرها پرداخته شده است. نتایج برآورد مدلها حاکی از وجود رابطه U شکل بین فساد و نابرابری درآمدی است. این نتیجه نشان از نقش غیرکارکردی فساد در اقتصاد کشورها میباشد. همچنین فرضیه کوزنتس دال بر وجود رابطه U شکل معکوس بین درآمد سرانه و نابرابری درآمدی تأیید شده و یک رابطه U شکل بین اندازه دولت و نابرابری درآمدی نیز برقرار است. علاوه بر این، رابطه متغیرهای سهم درآمدهای مالیاتی از تولید ناخالص داخلی و نرخ بیکاری با نابرابری درآمدی به ترتیب منفی و مثبت بوده است.
The high level of corruption is a sign of state weakness and will lead to inefficiency of the government policies. On the other hand, corruption can have an important effect on fair distribution of income as one of the government's economic policies to reduce poverty. For this purpose, the present study uses Panel Vector Auto-Regression analysis to examine the relationship between corruption perceptions index and income inequality in D8 countries during the period of 2003-2016. In addition to the cointegration relationship between the variables, fully modified least squares method are discussed to determine long-term relationships between variables. The results of the model estimation indicate the U-shape between corruption and income inequality. This result shows the inefficient role of corruption in the economies of the countries.
In fact, corruption can be regarded as a privilege and instrument in the hands a group of people who, using this illegal instrument, can easily obtain various privileges, and through bribery and rents to macro-illegal profits which will also increase class gap in society.The Kuznets hypothesis also confirms the existence of an inverse U-shape relationship between per capita income and income inequality and a U-shaped relationship between government size and income inequality. In addition, the relationship between tax revenue to GDP and unemployment rate with income inequality were negative and positive respectively.
ملخص الجهاز:
بررسی رابطه غیرخطی بین شاخص ادراک فساد و نابرابری درآمدی در کشورهای گروه D٨؛ کاربردی از مدل خودرگرسیون برداری پانلی (Panel VAR) تاریخ دریافت : ١٣٩٦/١٠/٢٤ تاریخ پذیرش :١٣٩٦/١٢/١٩ آزاد خانزادی مریم حیدریان سارا مرادی چکیده : سطح بالای فساد مالی یکی از نشانه های ضعف حاکمیت است و موجب ناکارآمدی سیاست های دولتی میشود.
برای این منظور در مطالعه حاضر با استفاده از روش خود رگرسیون برداری پانلی به بررسی اثرات شاخص ادراک فساد بر نابرابری درآمدی در کشورهای گروه D٨ طی دوره زمانی ٢٠١٦-٢٠٠٣ پرداخته شده است .
با توجه به اهمیت موضوع فساد و نابرابری توزیع درآمد، در این مطالعه تلاش بر آن است که با استفاده از روش خودرگرسیون برداری پانلی (Panel VAR) اثرات شاخص فساد مالی و اداری (شاخص ادراک فساد١) بر توزیع درآمد (شاخص ضریب جینی) طی دوره زمانی ٢٠١٦-٢٠٠٣ بررسی شود.
٢- ادبیات موضوع ٢-١- رابطه فساد مالی و اداری و نابرابری توزیع درآمد ادبیات نظری پیرامون ارتباط فساد و نابرابری درآمد را میتوان به دو گروه تقسیم کرد- گروه اول تئوریهایی هستند که معتقدند فساد قادر است از طریق دور زدن قوانین و مقررات ناکارآمد و انعطاف ناپذیر تحمیل شده توسط دولت - به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته - به افزایش رشد اقتصادی و کاهش نابرابری درآمدی منجر شود.
لذا در این مطالعه تلاش شده است ضمن بیان شفافی از رابطه غیرخطی بین فساد مالی و اداری با نابرابری توزیع درآمد که در اکثر مطالعات داخلی و خارجی نادیده گرفته شده ، به بررسی تجربی آن برای کشورهای عضو D٨ به عنوان منتخب کشورهای اسلامی و در حال توسعه و با استفاده از روش خودرگرسیون برداری پانلی (Panel-VAR) پرداخته شود.