خلاصة:
در دوران معاصر، شلیک توپ رمضان از بهترین روش های اطلاع دادن وقت سحر و افطار، کار سخت و پرهزینه ای بود. در دوره ناصری، هزینه ها توسط حاکمان ولایات و با پیروزی انقلاب مشروطه توسط وزات داخله تامین می شد. در دوران نابسامان حکومت احمدشاه، این هزینه ها معضل وزارتخانه های داخله، مالیه و جنگ شد و هیچ یک هزینه های شلیک توپ را نمی پذیرفتند. در دوره رضاشاه، شلیک توپ و هزینه هایش ابتدا بر عهده ارکان حرب کل قشون و سپس از دی1310ش. بر عهده وزارت داخله قرار گرفت و سامان یافت. به مرور این شیوه منسوخ و از رمضان 1319ش. عملا انجام نشد و از 1322ش. پخش اذان از رادیو ایران، جای شلیک توپ را گرفت. این مقاله با روش اسنادی- تحلیلی مبتنی بر داده های اسناد آرشیو ملی ایران، در پی پاسخ دادن به این سوالات است که اساسا شلیک توپ رمضان چه معنایی داشته، از چه زمانی مرسوم گردیده و دلیل منسوخ شدن بوده است؟ لذا روند اقدامات دولت در خصوص شلیک توپ ایام رمضان و تحولات منجر به تغییر روش آگاه کردن مردم، همچنین آسیب ها و مشکلات مربوط به این موضوع را شناسایی می کند و آنها را مورد تحلیل قرار می دهد. نتیجه اینکه بالا بودن هزینه های شلیک توپ و کمرنگ شدن مناسک دینی در خلال حکومت رضاشاه، موجب نادیده گرفتن این وظیفه از سوی دولت شد و اعلام وقت روزه داری به مومنان سپرده شد تا به شیوه سنتی عمل کنند. این روند تا سال 1322 که برای اولین بار اذان از رادیو پخش شد ادامه یافت.
In the contemporary era، Ramadan cannon-firing tradition was one of the most difficult and costly methods to make people of aware of dawn and Iftar time. In Naseri Era، the costs were borne by the rulers of the provinces، and during the Constitutional Revolution by the interior ministry. In the catastrophic period of Ahmad Shah's ruling، such costs were a major problem for the interior، finance and the war ministries، none of which was willing to undertake such costs. During Reza Shah’s ruling، the cannon-firing of and its costs were initially undertaken by the general staff of the army; subsequently، from January 1932، the ministry of the interior became responsible for such costs. Gradually، this tradition became obsoleted and was not carried out from Ramadan in 1940. Then، in 1943، Azan was broadcast from the radio for the first time and replaced the tradition.
ملخص الجهاز:
"، حکومت گیلان تلگرافی بـا شـماره ٤٣٢ برای وزارت مالیه فرستاد و در آن تصریح کرد: «صرف شلیک ماه رمضان از بابت وقت افطار و سحر و روز عید فطر که شصت و یک تیر و از قرار تیری نه هزار و پانصد دینار [نه قران و نیم ]٢، [با] مخارج کیسه و باروت شده» این مبلغ را کـه در مجمـوع «پنجـاه و هفـت تومان و نه هزار و پانصد دینار» می شد، حکومت گیلان پرداخته بود و از ایـن رو از وزارت مالیه درخواست کرده بود: «نظر به ترقی قیمت کلیه اجناس، سایر اعیـاد هـم کـه هـر دفعـه ________________________________________________________________ ١ سند شماره ٤٠١٩/٢١ -٢٤٠، س ا م ا.
در پاسخ به این تلگراف و نیز گزارش اداره مالیه آذربایجان دربارة هزینه شـلیک گلولـه که اصل آن به شماره ١١٦٠٠ پیش از فرستاده شدن بـرای وزارت مالیـه بـه وزارت جنـگ فرستاده و از آن وزارتخانه درخواست شده بود همـه مخـارج مراسـم شـلیک تـوپ در مـاه رمضان و اعیاد اسلامی و ملی را بپردازد، وزارت جنگ در نامة شمارة ١٧٢٧١- ٢٣٥٣ خود به وزارت مالیه در ١٨ برج اسد [١٢٩٥ش .
با اینکه شلیک گلوله در ماه رمضان از اهمیـت زیادی برخوردار بود و دقیقا مانند پخش اذان از صدا و سیمای جمهوری اسـلامی بـوده اسـت و همانطورکه در روزگار ناصرالدین شاه، حاکمان ولایات ملزم به پرداخت هزینه های آن بودند، پس از مشروطه نیز این کار وظیفة دولت بود و هر دولتی باید بودجه مشخصی برای آن در نظـر می گرفت و پرداخت آن را به یکی از وزارتخانه های داخله یا مالیه واگذار می کرد."