خلاصة:
از مباحث مهم مطرح شده چند دهه گذشته در ایران و جهان، مسئله جمعیت و کنترل یا افزایش آن است. دراین باره روایات متعدد و گاه به ظاهر متعارضی در منابع روایی شیعه وجود دارند که می طلبد از جهت سند، اعتبارسنجی و از جهت متن، تبیین و تحلیل گردند. برای دست یابی به این هدف، ابتدا اعتبار سندی روایات مشوق فرزندآوری و سپس روایاتی که به نوعی به کنترل موالید اشاره دارند بررسی شده ، آنگاه با تکیه بر دیدگاه رجالیون و تحلیل روایات صحیح مشوق فرزندآوری، به اثبات رسیده که حکم اولیه تکثیر نسل و ازدیاد فرزندآوری، رجحان و استحباب است و از روایتی که توهم مخالفت آن با ازدیاد نسل می رود، چنین استفاده ای نمی شود.
ملخص الجهاز:
برای دستیابی به این هدف، ابتدا اعتبار سندی روایات مشوق فرزندآوری و سپس روایاتی که به نوعی به کنترل موالید اشاره دارند بررسی شده، آنگاه با تکیه بر دیدگاه رجالیون و تحلیل روایات صحیحِ مشوقِ فرزندآوری، به اثبات رسیده که حکم اولیۀ تکثیر نسل و ازدیاد فرزندآوری، رجحان و استحباب است و از روایتی که توهم مخالفت آن با ازدیاد نسل میرود، چنین استفادهای نمیشود.
در چند سال اخیر بهدلیل تأکید رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای بر افزایش جمعیت و ابراز نگرانی ایشان دربارۀ کاهش رشد جمعیت جوان کشور1 که در تاریخ 30/2/93 منجر به ابلاغ «سیاستهای كلی جمعیت» به رؤسای قوای سهگانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شد،2 مسئلۀ تکثیر فرزندآوری در کشور مطرح شده است؛ این موضوع نیز دارای موافقان و مخالفانی است.
(کشی، 1363، ص238) باتوجهبه آنچه ذکر شد، در اعتبار سند این حدیث هیچ شکی وجود ندارد و شاید بدین سبب بوده که علامه مجلسی در ارزیابی سند حدیث، آن را صحیح دانسته است.
مطابق حدیث اول، پیامبر( امر به ازدواج با دختر باکره «ولود» و دارای خصوصیت فرزندآوری کرده و از ازدواج با زن عقیم نهی فرموده است و امر هم گرچه ظهور در وجوب دارد و نهی، ظهور در نهی، باتوجهبه دلایل و قراین دیگری که بر عدم وجوب فرزندآوری و عدم حرمت ازدواج با زن عقیم در شرایط عادی دلالت میکنند،4 مطلوبیت و استحباب تکثیر فرزند را میرساند؛ بهخصوص اگر علتى كه براى آن ذكر شده(مباهات به فزونى جمعیت) در نظر گرفته شود.