خلاصة:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ویژگیهای زندگی مطلوب از دیدگاه روانشناسی و اسلام و مقایسه بین آنهاست که با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. زندگی مطلوب از دیدگاه روانشناسان مثبت، از دو دیدگاه کلی لذتگرا و سعادتگرا مورد بررسی قرار گرفته است. امروزه روانشناسی مثبت، رویکردی سعادت گرا به زندگی مطلوب داشته و بر منش و فضیلت های فردی تاکید کردهاند و مراحلی را برای تحقق زندگی مطلوب برشمردهاند. افرادی که به تمام مراحل زندگی مطلوب، نائل شوند به خود شکوفایی رسیدهاند. آنچه برای طی کردن مراحل مختلف زندگی مطلوب لازم است، استفاده از کارکرد بهینه و بهره گیری از تمام استعدادها در جهت شکوفایی و دستیابی به تواناییهای بالقوه افراد میباشد. زندگی مطلوب از دیدگاه اسلام، در گسترهای وسیعتر از آنچه در روانشناسی مثبت وجود دارد، طرح شده است؛ در دیدگاه اسلام، زندگی انسان دارای دو سطح دنیوی و اخروی است که ارتباط تنگاتنگی هم با یکدیگر دارند. زندگی مطلوب در منابع اسلامی، بر محور سعادت شکل میگیرد و افراد به هر اندازه که از اسباب سعادت بهرمند باشند، به همان میزان از زندگی مطلوب دنیوی و اخروی برخوردار خواهند بود. البته تحقق کامل اسباب سعادت دنیوی و عوامل زمینه ساز زندگی مطلوب اخروی، در دوره ای خاص از زندگی بشر- به خاطر تحولات عمیقی که در این دوره اتفاق میافتد- امکان دارد که از آن به دوره ظهور امام زمان (عج) یاد می شود.
ملخص الجهاز:
اهداف تحقیق این تحقیق به دنبال آن است که زندگی مطلوب و ویژگی های آن را از نگاه اسلام و روانشناسی مثبت گرا بررسی کرده و با نگاهی توصیفی-تحلیلی به مقایسه و تطبیق این دو نگاه بپردازد.
Joseph Linley positive psychology subjective well-being سعادتمندی و خوشبختی در مکتب اسلام هم از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و اسلام، زندگی انسان را مورد توجه جدی قرار داده است.
ارسطو بر این باور است که افراد باید به فعالیت هایی اقدام کنند که به رشد مهارت های ضروری برای رسیدن به سعادت یا آنچه جامعه مدرن آن را به عنوان "زندگی مطلوب" می پندارد، کمک می کند.
در حوزه روانشناسی مثبت نیز، بحث گسترده ای در مورد تعریف و مولفه های زندگی Hefferon Boniwell Lopez مطلوب وجود دارد.
لذت طلبی محض روانی یا اصل سودمندی که فیلسوفی به نام بنتام آن را این گونه نامیده است، بخشی از روانشناسی مثبت است اما بیشتر روان شناسان مثبت رویکرد سعادت طلبانه به زندگی خوب را برگزیده اند.
زندگی کامل یعنی: «درک احساسات مثبت از لذت ها، دستیابی به رضایتمندی فراوان از توانایی های شخصی و استفاده از این توانایی در جهت چیزی فراتر از خود و برای یافتن معنای زندگی» (ژوزف و لینلی، 1388، صص 53-51).
همانطور که در ادبیات فلاسفه و روانشناسان در تعریف زندگی مطلوب از واژه هایی همچون لذت، شادکامی، رضایتمندی و بهزیستی استفاده شده است، مکتب اسلام، یک زندگی خوب و ایده آل را بر محور "سعادت" بنا نهاده است.