خلاصة:
حسآمیزی به عنوان یکی از اسالیب هنری در ادبیّات فارسی سابقه کاربرد طولانی دارد. در این پژوهش به بررسی حسآمیزی در مثنوی مولانا پرداخته میشود. ابتدا گونههای حسآمیزی از نظر ساختار دستوری و نحوه ترکیب حواس مشخص و سپس انواع حسآمیزی در مثنوی بر اساس ترکیب حواس (که به صورت جایگزینی دو حس از حواس پنجگانه ظاهری یا ترکیب یک امر انتزاعی با ویژگی یکی از حواس ظاهری است) بررسی میشود. مولانا از حسآمیزی برای تصویرآفرینی، انتقال معنی و تاثیر بر مخاطب، بهره جسته و این شگرد هنری، زیبایی کلامش را دوچندان نموده است.
Sensuality as one of the archetypes in Persian literature has a long history of use. The origin of this form, from the forms of imagination, is one of the basic principles of thinking in Ash'arite's words, namely denying causality and believing in the absolute power of the right to the world and the violation of apparent causes. In this research, a sensational study is carried out in Rumi's Masnavi. At first, sensory types are distinguished from the point of view of the syntactic structure and the way in which certain senses are combined, and then sensual types in the masnavi based on the combination of senses (which are replaced by two senses of apparent pentagons or a combination of an abstract with the characteristic of one's senses Is apparent). Rumi has used sensuality to portray, translate meaning and influence on the audience, and this beautiful artistic stroke has doubled his word.
ملخص الجهاز:
ابتدا گونه هاي حس آميزي از نظر ساختار دستوري و نحوة ترکيـب حـواس مشـخص و سپس انـواع حـس آميـزي در مثنـوي بـر اسـاس ترکيـب حـواس (کـه بـه صـورت جايگزيني دو حس از حواس پـنج گانـه ظـاهري يـا ترکيـب يـک امـر انتزاعـي بـا ويژگي يکي از حواس ظاهري است ) بررسي مي شود.
از قديم ترين نمونه هاي حس آميزي در شعر فارسي مي توان به تعابير «سـخن شـيرين » ، «آواز نرم » و « گرم گفتن » در اين بيت از شاهنامه اشاره کرد: «ســــپهبد فرســــتنده را گفــــت گــــرم ســـخن هـــاي شـــيرين بـــه آواز نـــرم » (فردوسي ، ٢٦٠١/١/١٣٨٥) هم چنين تعابير «چهره شيرين » (مسعودسعد سلمان ، ١٣٦٤: ٥١) ، «بـو شـنيدن » (عطـار، ١٣٧٩: ٤٠)؛ (رازي ، ١٣٧١: ٥٩)؛ (غزالي ، ١٣٨٤: ٦١)؛ «جواب تلخ » (خواجو، ١٣٣٦: ٢٩٨)، «شيرين سخن يا سخن شيرين » (سعدي ، ١٣٧٧: ٧٨٦)؛ (حافظ ، ١٣٦٢: ١٢٠) شـواهد ديگـري از پيشينه کاربرد حس آميزي در ادب فارسي است که ثابت مي کند اين لطيفۀ خيالي به هيچ وجه ساخته و پرداخته ادباي غرب نبوده و ريشه در ادب ايران زمـين دارد و حتـي مـي تـوان سابقه کاربرد اين صفت را در قرآن کريم و از محورهايي دانست که دانشمندان بلاغـت در آيات قرآني آن را بررسي کرده اند «تجليل ، ١٣٨٦: ٦٧).