خلاصة:
تصمیمگیری یکی از مهمترین مباحث در عرصههای مختلف سیاستگذاری است. اگرچه ریشههای اصلی تئوریهای مربوطه در علم مدیریت بسط و گسترش یافتهاند اما دامنه این تئوریها به مهمترین عرصه تصمیمگیری یعنی حوزه امنیت هم کشیده شده است. از این منظر در این پژوهش قصد بر این است با بررسی الگوی عقلایی تصمیمگیری، به نقد این نظریه و نارساییهای آن در تصمیمگیری امنیتی پرداخته شود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که نظریه انتخاب عقلایی در تصمیمگیری امنیتی با مشکلات و نارساییهایی روبروست. چراکه به پشتوانه مباحث نظری، داعیه بر آن است که مؤلفههای تشکیلدهنده نظریه انتخاب عقلایی، برخورداری «اطلاعات جامع و کامل»، «اطمینان کامل از شرایط و اهداف»، «محاسبه سود و ارزشمندی اقتصادی» است؛ حالآنکه نظر به ماهیت پیچیده مقوله امنیت و شرایط پراهمیت تصمیمگیری امنیتی در شرایط مختلف عادی و بحرانی همیشه این مؤلفهها مقدور و میسور نبوده و توجه به سودمحوری در این نظریه؛ «نارساییهای تصمیمگیرندگان» شامل بیتوجهی به ارزشها و احساسات، «اشکالات در فرآیند تصمیمگیری» شامل ناتوانی در تعیین شرایط واقعی اهداف، «پایین بودن کیفیت اطلاعات» شامل ضعف در بررسی اطلاعات را به دنبال داشته است. اطلاعات موردنظر برای انجام این پژوهش به شیوه اسنادی- کتابخانهای گردآوری شده است. با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفههای مورد بررسی، رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی- تحلیلی» است.
ملخص الجهاز:
چراکه به پشتوانه مباحث نظری، داعیه بر آن است که مؤلفه های تشکیل دهنده نظریه انتخاب عقلایی، برخورداری «اطلاعات جامع و کامل »، «اطمینان کامل از شرایط و اهداف »، «محاسبه سود و ارزشمندی اقتصادی» است ؛ حال آنکه نظر به ماهیت پیچیده مقوله امنیت و شرایط پراهمیت تصمیم گیری امنیتی در شرایط مختلف عادی و بحرانی همیشه این مؤلفه ها مقدور و میسور نبوده و توجه به سودمحوری در این نظریه ؛ «نارساییهای تصمیم گیرندگان » شامل بیتوجهی به ارزش ها و احساسات ، «اشکالات در فرآیند تصمیم گیری» شامل ناتوانی در تعیین شرایط واقعی اهداف ، «پایین بودن کیفیت اطلاعات » شامل ضعف در بررسی اطلاعات را به دنبال داشته است .
اما جوزف فرانکل مدعی است که نظریه تصمیم گیری باید محیط عملیاتی را مدنظر قرار دهد زیرا هر چند عواملی که حضوری در ذهن تصمیم گیران ندارند میتوانند بر انتخاب های آنان تأثیر گذارند ولی ممکن است اینگونه عوامل بدان دلیل حائز اهمیت باشند که بر نتایج تصمیمات آنها محدودیت هایی را تحمیل میکنند.
(1383 :41 تصمیم گیری صرفا عمل گزینش میان راه حل های جایگزین یا بدیل های موجودی است که در موردشان یقین و قطعیت نداریم (دوئرتی و فالتز گراف ، ١٣٨٨: ٧٢٠) تصمیمات مطابق واژگان دیوید ایستون ؛ "برون دادهای" نظام سیاسی هستند که از طریق آنها ارزش ها به نحو اقتدارآمیز در داخل یک جامعه توزیع میشوند (دوئرتی و فالتز گراف ، ١٣٨٨: (719 به نظر محقق ؛ تصمیم گیری راهبردی یکی از شاخه های سیاست گذاری است که بر مبنای آن ، منافع ملی هر نظام سیاسی در برابر تهدیدات داخلی و خارجی تامین میشود.