خلاصة:
با ورود نهضت های اصلاح طلبانه شــهری در حیطۀ برنامه ریزی و با تنظیم ارزش های اجتماعی، برنامه ریزی واجد نقشــی فعال در جامعه گشــته و دیدگاهی که برنامه ریزی را به مثابه فرایند اجتماعی می داند، رشــد کرده اســت. در این تکامل، معرفی رهیافت برنامه ریزی وکالتی، نقطه عطفی است که با رشد این نهضت آغاز شد. هدف مقاله قیاس تجارب فکری و عملی برنامه ریزی وکالتی در بریتانیا، آمریکا و ایران با اتخاذ روش پژوهش قیاســی است که این مهم با مقایسه برنامه های تهیه شده در چارچوب برنامه های در ایران 1380 در دو کشور بریتانیا و آمریکا و از دهه 1960 توسعه اجتماع این کشورها انجام می پذیرد. رهیافت هایی که از دهه در قالب سیاست های گوناگون مطرح و در برخی موارد عملیاتی شد. این قیاس مؤید آن است که تفکر پایه در برنامه ریزی وکالتی در هر کشــوری، مبتنی بر بســتر نهادی، خاستگاه مشکلات عرصه شــهری و نقش عاملان درگیر در فرایند برنامه ریزی ازجمله برنامه ریزان شکل خاصی به سیاست های تجویزشده بخشیده است.
ملخص الجهاز:
برنامهریزی وکالتی که نخستین بار در دهه 1960 میلادی در ایالت متحده آمریکا توسط پل دیویدف<EndNote No="19" Text=" Paul Davidoff"/>، همچون بخشی از راهبرد ملی اصلاحات اجتماعی شکل گرفت، باوجود برخی ویژگیهای آمریکایی خود در تفکر و عمل برنامهریزی در سایر کشورها بهویژه بریتانیا نیز اثرات زیادی وارد آورد.
<H2><رجوع شود به تصویر صفحه> چندگانه باوری<EndNote No="25" Text=" pluralism"/> و برنامهریزی وکالتی</رجوع شود به تصویر صفحه></H2> یکی از شیوههای عملی که تاکنون بهعنوان مانع مشارکت همهجانبه شهروندان در تهیه برنامههای شهری عمل کرده است، اندیشه برنامه واحد بوده است.
رهیافت توسعه اجتماع رهیافتی است با دیدگاه برنامهریزی و مدیریت از «پایین به بالا» مبتنی بر توانمندسازی نگرش داراییـمبنا<EndNote No="29" Text=" asset-based"/>، تأکید بر منابع انسانی و سرمایههای اجتماعی و به دنبال تعامل اجتماعی، مشارکت جمعی ساکنان محله را در دستور کار قرار داده است.
ازجمله برنامههای مبارزه با فقر در نواحی درونشهری میتوان به برنامه تعیین نواحی در اولویت و تبعیض مثبت اشاره نمود (Gilchrist, 2003) نخست- تعیین نواحی در اولویت: با توجه به انواع افت شهری در شناخت و تحلیل محرومیت اجتماعی دو جنبه آن موردتوجه است: - درجه متفاوت محرومیت گروههای مختلف اجتماعی بهبیاندیگر محرومیت گروههای اجتماعی ازنظر دسترسی به منابع لازم برای تداوم زیست در یک محیط برابر و متعادل ازنظر توزیع منابع حیاتی؛ - جدایی اجتماعی، اقتصادی جمعیت ساکن در شهرها بهبیاندیگر تمرکز جغرافیایی افراد خانوارهای فقیر، گروههای اجتماعی محروم در نواحی متفاوت.
بهبیاندیگر همانند فعالیتهای بنگاههای همکاری توسعه اجتماع<EndNote No="41" Text=" community development coopration"/> که توجه بیشتری به اثرات مکان بهعنوان دارایی نسبت به افراد نشان داده است.