خلاصة:
از آنجایی که انعطاف پذیری و عکس العمل سریع در برابر شرایط متغیر محیطی، استفاده بهتر از منابع انسانی و دانش موجود نزد آنها و همچنین اتخاذ تصمیمات بهتر، از ضروریات موفقیت کسب و کارهای کوچک و متوسط به شمار می رود، لذا بکارگیری یک سیستم مدیریت دانش مناسب با رویکرد پویا، سهم بسزایی در توسعه و پیشرفت سازمان دارد. نتایج تحقیقات نشان می دهد مدل های مدیریت دانش مورد استفاده در موسسات بزرگ به علت برخی مشکلات که مهمترین آن تحمیل هزینههای گزاف است، در کسب و کارهای کوچک و متوسط قابلیت پیاده سازی نداشته و از سوی مدیران این گونه موسسات از استقبال چندانی برخوردار نیستند. لذا ارائه مدل مناسبی از مدیریت دانش جهت کسب و کارهای کوچک و متوسط یکی از مفاهیم ضروری تحقیق و بررسی در این حوزه است. از سوی دیگر بر طبق نظرات خبرگان، وجود فضای باز در بین کارکنان جهت کشف فرصتهای محیطی به صورتیکه موجب کسب مزیت رقابتی برای سازمان شود، از اهمیت بسزایی برخوردار است، لذا مقاله حاضرضمن بررسی ضرورت بکارگیری سیستم مدیریت دانش جدید برای کسب و کارهای کوچک و متوسط، با توجه به دیدگاه رقابتی فوق الذکر به ارائه چهارچوب یک مدل مناسب به منظور پیادهسازی مدیریت دانش با رویکردی پویا در کسب و کارهای کوچک و متوسط میپردازد، به نحوی که تمامی کارکنان امکان شناسایی فرصتهای محیطی جهت کسب مزیت رقابتی را داشته باشند.و در انتها نیز نتایج به کارگیری مدل پیشنهادی در شرکت پویش صنعت ریلی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
ملخص الجهاز:
در ابتدا با اسـتفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد ٣٥٠ پرسشنامه ، در بخش های مختلف فوق توزیع و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که از این میان حدود ٨٠ درصـد افراد سابقه کار بالای ٥ ســال داشــتند و همچنین ٦٨ درصــد دارای مدرک کارشــناســی و ٣٢ درصــد مدرک کارشـناسـی ارشـد بودند، که می توان اسـتنباط نمود موسـسات فوق دارای سطح مطلوبی از دانش کارکنان هسـتند و چنانچه موفق به اجرای الگوی کارآمد از سـیستم مدیریت دانش گردند، به مزیت بزرگی در حوزه کسب و کار خود دست خواهند یافت .
از سـوی دیگر، بر اساس نظرات مصاحبه شوندگان وجود فضای باز در بین کارکنان برای کشف فرصت های محیطی به صورتیکه موجب کسب مزیت رقابتی برای سازمان شـود، از اهمیت به سزایی برخوردار است ، در نتیجه ، این رویکرد در ارائه این الگو مفهومی مورد توجه بسـیار قرار گرفته اسـت .
بنابراین ، در این مرحله سعی بر آن است که پس از تعیین دانش مورد نیاز توسط گروه های مولد دانش با استفاده از فناوری دانش و بانک اطلاعاتی موجود، به شناسایی کارکنان دانش مدار و دانش نزد آنها بپردازیم به طوریکه در ابتدا با استفاده از دانش درون سازمانی، نیاز موجود رفع گردد و در صورت عدم وجود دانش درون سازمانی، از نیروهای خارج سازمانی برای استفاده بهینه از فرصت محیطی پیش آمده در راستای کسب مزیت اقتصادی، بهره لازم برده شود.