خلاصة:
پرسش از نفس و چگونگی پیدایش آن در میان فیلسوفان مباحثات ژرف و عمیقی را در پی داشته است که صدر المتالهین شیرازی نیز در آثار خودش به گونه مبسوط به این بحث پرداخته است. در این نوشتار سعی شده است با بکار گیری روش تحلیلی – توصیفی دیدگاه صدر المتالهین شیرازی از خلال نقد و بررسیهای او از دیدگاههای فیلسوفان متقدم مسلمان، استخراج و به بررسی گرفته شود. از همین رو در این مقاله ابتدا نظریههای «تجرد نفس» و «حدوث روحانی نفس» در پرتو نقدهای صدرا طرح و سپس دیدگاه خود صدر المتالهین در خصوص چگونگی حدوث و پیدایش نفس که همانا «نظریه حدوث جسمانی نفس» است تبیین گردیده است. با توجه به اهمیت دیدگاههای فیلسوفان متقدم و استدلالهای آنان در تثبیت دیدگاههایشان، سعی شده است مهمترین استدلالهای آنان و نقدهای صدرا بر این دلایل اشاره گردد. در خلال این نقد و بررسیها تاملاتی چند بر برخی نقدها و استدلالهای صدر المتالهین نیز صورت گرفته و در نهایت جمعبندی از دیدگاه صدرا و تاملات پایانی طرح گردیده است.
ملخص الجهاز:
"١٧ ملاصدرا در نقد نظریۀ قدم نفس این پرسش اساسی را مطرح میکند کـه اصـولا چـرا نفـس محتاج به بدن و قوای طبیعی است ؟ و برای استکمال حالت منتظره دارد؟ درحـالیکـه از نظـر او اگر نفس قدیم و مجرد باشد، دیگر دارای ماده و استعداد نیست و حالت منتظره ندارد، بـه ابـزار و آلات نیاز ندارد، بلکه از همان ابتـدای پیـدایش خـود جـوهری کامـل اسـت ؛ بنـابراین نقـص و قصوری بر نفس عارض نمیشود، تا محتاج استکمال باشد.
بنابراین میتوان این پرسش را طرح کرد که نفـس وقتی در نشئه ی قبل از عالم طبیعت و بیارتباط با بدن ، خود کامل و بینقص اسـت ، دیگـر چـه نیازی به قوس نزول و سعود و تکامل آن از طریق نشئه ی دنیایی و طبیعی است ؟ بهتـر آن نیـست که نفس کامل مجرد و بینقص ، در همان نشئه نخستین ؛ تا ابد بماند و در کمال خویش غوطه ور باشد؟ به همین دلیل اطوار دیگر نفس از جمله طور مادی و طبیعی و نزول و سـعود آن بـیمعنـا خواهد بود؛ چون نیازی به آن طورهای مختلف دیگر نیست .
نکته دوم : علاوه بر مشکل ناسازگاری بساطت نفس با حـدوث و تکثـر آن ، پرسـشی اساسـی این است که در هنگام اعتدال و آمـادگی لازم جـسم بـرای پـذیرش صـورت (نفـس )، صـورت نفسانی چگونه و از کجا به بدن افاضه میشود؟ آیا این صورت نفسانی، امر مجرد و غیرجسمانی است ، آن گونه که ابن سینا میگوید، و از یک موجود متعالی مجرد دیگر بنـام عقـل فعـال افاضـه میشود؟٤٠ زیرا نمیتواند بر اساس بخت و اتفاق باشد، یا اینکه در خود این صـورت جـسمانی، انقلاب رخ داده و به یک باره از مادی و جسمانی به مجرد و مفارق ، تبدیل شود."