خلاصة:
داستان ضحّاک یکی از مشهورترین داستانهای شاهنامه است که هنوز بازخوانی و ویرایش
واژگانی برخی ابیات آن برای درک درست معنا ضروری مینماید. یکی از این موارد، صورت درست
واژه «پشت» در بیت «از آن چرم که آهنگران پشت پای/ بپوشند هنگام زخم درای » از قصه کاوه
آهنگر و ضحّاک است که با توجّه به این صورتنگاشت نمیتوان بیت را بهدرستی معنا کرد، زیرا
آهنگران از آن چرم برای محافظت جلوی بدن به هنگام کار استفاده میکردند، نه برای پوشاندن
پشت پای. همچنین این ترکیب عبارتی کنایی نیست که از آن مفهوم دیگری را بتوان درک کرد.
این مقاله با رویکرد تحلیلی- مقایسه ای صورت «پست پای» تخفیف یافته «پوست پای» را بنابر
بررسی نسخ خطّی و ریشة پهلوی و تلفّظ کهن در دیگر ابیات شاهنامه به ضرورت رعایت قافیه،
کاربرد صورتنگاشت یادشده در دورة شاعر و در معنای سطح یا بخش خارجی پا - بخشی که در
معرض آسیب جرقه های ناشی از ضربات پتک بر آهن گداخته بوده است - پیشنهاد میدهد.
ملخص الجهاز:
در مطالعات دستور زبان فارسی به این نکته اشاره شده است که گاه شاعران در سبک خراسانی به اقتضای ضرورت شعر و رعایت وزن حرکت بلند را کوتاه میکردهاند(محجوب،1372: 197)؛ این مهم در دیگر واژگان شاهنامه غیر از مورد یاد شده نیز مشهود است؛ مانند نمونههای ذیل که منطبق بر ضبط نسخۀ بیروت است2: جهان را بدآیین شاهان بدار چن آمختی از پاک پروردگار (ج2، ص418، ب20).
بدین ترتیب براساس تردید کاتبان در تعداد نقطۀ کلمۀ مورد نظر، مشکول بودن کهنترین نسخۀ موجود از شاهنامه در تأکید کاتب در نوع خوانش با گذاشتن حرکت، ریشه و تلفظ پهلوی واژۀ «پوست»، الزام رعایت وزن و نیز به سبب دریافت درست از معنای بیت مذکور، ضبط بیت بهصورت ذیل پیشنهاد میشود: از آن چرم کاهنگران پست پای بپوشند هنگام زخم درای (همان، ص38، ب229).
3ـ البته یک نمونه از این دست در ذیل واژۀ «پست» در لغتنامۀ دهخدا با شاهد از بیتی از دیوان ناصرخسرو یادشده که از نظر معنی درست نمینماید، زیرا با توجه به معنا باید تلفظ درست واژه «پست» باشد در معنی «کوتاهی بسیاری» که دراینصورت مخفف «پوست» نخواهد بود: ناخن ز دست حرص بخرسندی چون نشکنی و پست نپیرائی (ناصرخسرو، 1387: 363) 4ـ سجادی در «فرهنگ لغات و تعبیرات دیوان خاقانی»، ترکیب «پشت پای» را با ذکر شاهد مثال در معنی« ظاهر قدم، مقابل کف پا، قدم» آوردهاند(1389، ج1: 223): من بخایم پشت دست از غم که او از روی شرم پشت پای خویش بیند تا نبیند روی من درحالیکه ملاحظه میشود عبارت «پشت پای دیدن» در مفهوم کنایی «شرمندگی» در تأیید واژۀ آخر مصراع نخست آمدهاست، بنابراین این برداشت معنا و تعمیم آن به دیگر ابیات مشابه جای تأمل دارد!