خلاصة:
این پژوهش با روش ترکیبی اکتشافی و با هدف شناسایی و بررسی شایستگیهای پایهای دانشآموختگان رشتهی مدیریت آموزشی انجام شد. در بخش کیفی، جامعه شامل کلیه خبرگان مدیریت آموزشی بود که با کاربست روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی، 15 نفر از دانشآموختگان و اساتید مدیریت آموزشی مورد مصاحبه قرار گرفتند. دادهها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبههای نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری شدند. نتایج تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبهها 40 نشانگر را شناسایی نمود. نشانگرها در قالب 5 بعد شامل «ویژگیهای روانشناختی»، «اخلاق حرفهای»، «روابط انسانی»، «زبان انگلیسی» و «سواد فاوا» طبقهبندی شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه دانشآموختگان رشته مدیریت آموزشی دانشگاههای دولتی شهر تهران بود که تعداد 126 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. بر اساس نشانگان و ابعاد شناسایی شده، پرسشنامه شایستگیهای پایه با رعایت روایی و پایایی مناسب تدوین شد. در بخش کمی با استفاده از آزمونهای تحلیل عاملی اکتشافی، تی تکنمونهای، فریدمن، تحلیل واریانس یکراهه و تی برای دو گروه مستقل به تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش پرداخته شد. ابتدا، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، شایستگیها به 37 شایستگی تقلیل پیدا کرد و تعداد 5 عامل شامل «ویژگیهای روانشناختی»، «اخلاق حرفهای»، «روابط انسانی»، «زبان انگلیسی» و «سواد فاوا» شناسایی شد.در گام بعد، نتایج نشان داد که وضعیت مهارت زبان انگلیسی در حد کمتر از میانگین و شایستگیهای اخلاق حرفهای، سواد فاوا، نگرشی، ویژگیهای روانشناختی و روابط انسانی بالاتر از میانگین بودند. نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که در بین دانشآموختگان دانشگاههای دولتی شهر تهران تفاوت معناداری از نظر وضعیت شایستگیهای پایه وجود نداشت. همچنین، سطح شایستگیهای پایه دانشآموختگان مرد و زن در ابعاد پنجگانه با هم برابر بود.
ملخص الجهاز:
به طوری که بسیاری از دانش آموختگان احساس می - کنند آنچه در دوران تحصیل آموخته اند، با نیازهای دنیای کار و صنعت تفاوت بسیاری دارد و آن ها در این خصوص شایستگیهای لازم را کسب نکرده اند (Moameni٢٠٠٩ ,et al Mahmouei ) و برنامه های درسی با تقاضای بازار کار تناسب چندانی ندارد (٢٠٠٥ ,Arefi)، از سوی دیگر بسیاری از سازمان ها نیز به جای سرمایه گذاری و آموزش کارکنان خود که به زمان و هزینه ی زیادی نیاز دارد، سعی میکنند که کمبود شایستگیها را از طریق استخدام و جایگزینی دانش آموختگان شایسته جبران نمایند (٢٠١٦ ,et al ̇nieneCiziu)؛ بنابراین بسیاری از دانش آموختگان در نتیجه کمبود شایستگیها با بیکاری و از دست دادن فرصت های شغلی روبه رو میشوند (٢٠١١ ,Yoon Lee ؛٢٠١٢ ,Young).
پژوهش عبدالهی و قدیمی (٢٠١٥ ,Ghadimi Abdollahi ) نشان داد که کیفیت ابعاد فردی دانش آموختگان کارشناسی ارشد رشته ی مدیریت آموزشی دانشگاه تهران و دانشگاه خوارزمی از نظر مهارت ، دانش و نگرش در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارد که این نتایج با یافته های پژوهش حاضر در مورد وضعیت کلی شایستگیهای دانش آموختگان همسو است .
این پژوهش دیدگاه ارزشمندی را در خصوص شایستگیهای موردنیاز دانش آموختگان رشته ی مدیریت آموزشی جهت ارتباط مناسب با بازار کاری فراهم نموده است ، این نتایج از این نظر حائز اهمیت است که برخی از مهم ترین شایستگیهای اساسی و ضروری که تقریبا برای تمام مشاغل و حوزه ها مورد نیاز هستند را معرفی نموده و از طرف دیگر وضعیت دانش آموختگان مدیریت آموزشی را از لحاظ میزان برخورداری از شایستگیهای پایه در چندین دانشگاه معتبر و شناخته شده مورد بررسی قرار داد و نقاط قوت و ضعفی را آشکار ساخت که میتواند مورد توجه دانشجویان ، فارغ التحصیلان و پژوهشگران مدیریت آموزشی و نیز برنامه ریزان و سیاست گذاران آموزش عالی قرار گیرد.