خلاصة:
بخش میانکوه که در جنوبغرب شهرستان اردل واقع شده است، از بخشهای کوهستانی استان چهارمحال و بختیاری است. این بخش طی سه فصل در سالهای 1387 تا 1390 مورد بررسی قرارگرفت که طی این بررسی 600 محوطه از دوره پارینهسنگی میانی تا دوره قاجاریه شناسایی شد. بخشی از این منطقه باوجود رشته کوه هفت چشمه و گره با ارتفاعی بیش از 3500 متر زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل و بخشی با ارتفاعی کم بین 1100 تا 1800 متر در تابستانها گرم و در زمستانها سرد است. از اینرو منطقهای بسیار مستعد برای شکلگیری و توسعه جوامع انسانی با معیشت دامداری از دورترین ایام تاکنون بوده است. دامنههای کوه گره و کوه هفت چشمه تا ارتفاع بالای 3000 متر امروزه مورد استفاده کوچنشینان است، الگویی که در گذشته نیز با توجه به یافتههای باستانشناسی به احتمال زیاد وجود داشته است. بیشتر محوطههای شناسایی شده به ویژه در دوره نوسنگی ( 9محوطه) در درههای کوچک و بزرگ و دامنه ارتفاعات قرار گرفتهاند و تمامی ویژگیهای ریختشناختی استقرارهای کوچنشینی امروزی را دارند. عامل پیونددهنده آنها همجواری این محوطهها با معماری موقتی کوچنشینان بختیاری است. تمامی محوطههای باستانی دوره استقراری کوتاهی دارند، به این معنا که پس از این دوره یا متروک شدهاند یا تنها برای مدت کوتاه دیگری مسکونی بودهاند و حضور آنها در دامنههای شیبدار با خاک کم عمق نشان از زندگی کوچنشینی دارد.
ملخص الجهاز:
تداوم زندگي کوچ نشيني از دوره پيش از تاريخ تا عصر حاضر در منطقه ميان کوه شهرستان اردل ؛ بر پايه مدارک باستان شناختي عليرضا خسروزاده ،١ محسن بهرامينيا 2 (تاريخ دريافت : ١٣٩٤/٨/٢٧، تاريخ پذيرش : ١٣٩٤/١٢/٥) چکيده بخش ميان کوه که در جنوب غرب شهرستان اردل واقع شده است ، از بخش هاي کوهستاني استان چهارمحال و بختياري است .
موقعيت بخش ميان کوه در نقشه استان چهارمحال و بختياري در منطقه مورد مطالعه ديرزماني است که کوچ و کوچ گري مطلق به سوي نابودي رفته و شاهد اسکان دائمي بسياري از طوايف در بستر دره هاي به نسبت عريض تر هستيم هر چند که اين اقوام همچنان به کار گله داري درکنار کشت و زرع مشغول هستند.
نماي عمومي محوطه گوراب چرکو، ديد از شمال (خسروزاده ، ١٣٨٩) وجود سفال و دست ساخته هاي سنگي مربوط به دوره مس و سنگ در کنار وارگه عشاير امروزي نشان دهنده يکساني شيوه زندگي از پيش از تاريخ تا به امروز در اين منطقه است .
مطالعات قوم شناسي نشان ميدهد «به رغم برخي از ويژگيهاي بنيادين دو قوم عشايري قشقايي و بختياري در منطقه زاگرس از جمله قوميت ، نظام خويشاوندي و رابطه آن ها با دولت 141 که در دوره هاي بسيار متأخر تاريخي شکل گرفته - ويژگيهاي زمين شناختي و زيست محيطي و نيز منابع طبيعي اين مناطق که محرک شکل گيري و توسعه اين نوع اقتصاد و شيوه زندگي (دامداري کوچ نشيني ) و نيز الگوي کاربري زمين و ايل راه ها شد تفاوت زيادي با دوران پيش از تاريخ نکرده است .