خلاصة:
فریدریش فون هایک برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 1974 میلادی از معدود اندیشمندانی است که به جهت خصلت چند رشتهای مطالعاتش، حوز ههای مختلف دانش بشری را دستخوش دگرگونی کرده و زمینه ساز تحولات بسیاری در اندیشه های قرن بیستم شده است. اندیشههای هایک در خصوص دفاع از جامعه باز، اقتصاد آزاد، آزادی های اساسی و خصومت شدید وی با نظامهای توتالیتر از او شخصیتی منحصربه فرد ساخته است. عمق اندیشه های هایک به حدی است که شناخت صحیح اندیشه های وی بدون وارد شدن به حوزه معرفت شناسی- که پایه ای برای درک عمیق تر دستگاه فکری هر محقق و ضابطه ای برای آشکار شدن ابزارهای شناخت اندیشمندان است- را با مشکل مواجه خواهد ساخت. لذا این مقاله تلاشی است برای بازاندیشی مبانی اصلی معرفت شناسی اندیشه های هایک که بر پایه رد عقل گرایی محض و تجربه گرایی صرف استوار است. از این رو است که او ارتباطی پیوسته بین ذهن و جهان طبیعی براساس نظم خود سامان بخش طبیعی قائل است. تجارب سامان یافته ذهنی، نظریه گذرگاه ها، نظریه تقسیم معرفت، نظم خودانگیخته و شناخت شناسی تکاملی از عمده مبانی معرفت شناسی تکامل گرای هایک هستند. نقد اندیشه هایک پایان بخش مقاله حاضر خواهد بود.
ملخص الجهاز:
هايک با طرح ايده گذرگاه ها مي خواهد نشان دهد که شناخت آدمي که در ارتباط متقابل بين ذهن او و جهان بيرون شکل مي گيرد از يک سو نمي تواند داراي خصلتي متافيزيکي باشد و برگرفته از مواجهه انسان با طبيعت است و از سوي ديگر داراي ويژگي هاي زير است : الف ) معرفت بين افراد پراکنده است .
به هرحال هايک به اين نتيجه مي رسد که نظمي که در جوامع انساني برقرار است «نظمي خودانگيخته » است و محصول طراحي هيچ کس نمي تواند باشد همان گونه که نظم طبيعي «برساخته » کسي نيست اما در جوامع افراد هر کدام به طور جدا داراي آگاهي هستند و رفتارهايي عامدانه دارند.
٢ اين گونه به نظر مي آيد که هايک ابتدا تحت تأثير انديشه هاي داروين نوعي نظريه تکامل بر مبناي «نظريه تحول انواع » داروين را در ذهن خودساخته که به خوبي در کتاب نظم حسي که در سن بيست و يک سالگي و در جواني خود نگاشته و بنياد نظريات بعدي او بر آن استوار شده ، نمايان است و سپس متأثر از آراء دوستش پوپر، نظريه تکامل ذهني مبتني بر يافته هاي زيست شناسانه خود را با عقلانيت تکاملي ١ پوپري درآميخته و در حوزة اجتماعي به شناختي تکاملي در کنار نظمي خودانگيخته دست يافته است (بشيريه ، ١٣٨٢: ١٧١).