خلاصة:
پژوهش حاضر، در صدد بررسی رابطه ساختار قدرت مرد مقتدر در خانواده با عملکرد خانواده است. نمونه پژوهش، شامل 170 نفر از معلمان مدارس شهرستان نورآباد لرستان بود، که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. در این پژوهش، از پرسشنامه 45 سوالی عملکرد خانواده (FAD-I) و پرسشنامه 36 سوالی ساختار قدرت در خانواده استفاده شد. پژوهش کمّی از نوع همبستگی بود. تحلیل دادهها، بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره گام به گام صورت گرفت. نتایج حاصل از تحلیل دادهها، نشان داد که بین مقیاس ساختار قدرت مرد مقتدر در خانواده و عملکرد خانواده (عملکرد کلی خانواده، عواطف و حل مسئله) رابطه مثبت معنادار وجود دارد. اما بین ساختار قدرت مرد مقتدر در خانواده و مولفه نقش، رابطه معنادار به دست نیامد. همچنین، ساختار قدرت (شیوه اعمال قدرت) در خانواده با اقتدار مرد، حدود 10% از واریانس عملکرد خانواده را تبیین کرد. بنابراین، اقتدار بیشتر مرد در خانواده، عملکرد خانواده را تقویت مینماید.
ملخص الجهاز:
com١٣٥٨ فصلنامه خانواده پژوهي/ سال يازدهم / شماره ۴۲/ تابستان ٢٠٤/۲۰۴/۱۳۹۴ نتايج حاصل از تحليل دادهها، نشان داد که بين مقياس ساختار قدرت مرد مقتدر در خانواده و عملکرد خانواده (عملکرد کلي خانواده، عواطف و حل مسئله ) رابطة مثبت معنادار وجود دارد.
بخشي از تحقيقات نشان مي دهد، که اقتدار بيش تر مرد در خانواده، موجب کارآمدي خانواده و رضايت بيش تر زنان (بوريس و زسويس ، ١٩٦٧؛ ليتل ، ١٩٨٢ و اسزينواکس ، ١٩٧٨ به نقل از ذوالفقارپور، حسينيان و يزدي، ١٣٨٣؛ لوي و کاتز، ٢٠٠٢؛ چانگ ، ٢٠٠٧؛ ميلر، ٢٠٠٨ ؛ ذوالفقارپور و همکاران، ١٣٨٣؛ فاتحي زاده، بهجتي اردکاني و نصراصفهاني ، ١٣٨٤؛ خالدي، موتابي ، پورابراهيم و باقريان، ١٣٩٣)، سلامت روان، سازگاري و تربيت فرزندان (فرنز، مککلند و وين برگر، ١٩٩١؛ مولر و استاتين ، ٢٠٠١؛ روزنبرگ و ويلکوکس ، ٢٠٠٦؛ کوزارين ، ٢٠١٠؛ پاديلا والتر، دي، جاستين دير و بلک، ٢٠١٣؛ بهرامي احسان و اسلمي ، ١٣٨٨؛ همتي ، ١٣٩١، زارعي ، جانبزرگي و احمدي ١٣٩٢ب ) مي گردد.
روش آماري به کار رفته در اين تحقيق ، ضريب هم بستگي پيرسون و رگرسيون چند متغيرة گام به گام است ؛ دادهها با استفاده از نرمافزار spss تحليل شدند و ضمن عمليات آمار توصيفي ، هم بستگي دو متغير ساختار قدرت خانواده و عملکرد خانواده گرفته شد و رابطه بين مؤلفه هاي دو متغير مورد ارزيابي قرار گرفت .
هم چنين ، بين مؤلفة ساختار قدرت مرد مقتدر با عملکرد خانواده، عواطف و حل مسئله رابطة مثبت و معنادار حاکم است .