خلاصة:
پژوهش حاضر که بهمنظور تحلیل تاثیر جهتگیری و برنامهریزی مسیر شغلی بر اشتغالپذیری دانشجویان دکتری دانشگاه لرستان انجام شد، از نظر هدف کاربردی و بر اساس نوع گردآوری دادهها توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه لرستان با تعداد 400 نفر بودند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهبندی شده 200 پرسشنامه در میان آنها توزیع شد. الگوریتم تحلیل دادهها به روش حداقل مربعات جزئی که شامل بررسی مدلهای اندازهگیری و برازش مدل ساختاری بود، برای سنجش روابط بین متغیرهای پژوهش استفاده شد که برازش مناسب هر دو بخش الگوریتم دادهها نشاندهنده مطلوبیت و قابل قبول بودن پرسشنامهها و ساختار مکنون در سطح شاخصها و سوالات پژوهش بود. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت جهتگیری مسیر شغلی متنوع بر برنامهریزی مسیر شغلی و همچنین تاثیر مثبت برنامهریزی مسیر شغلی بر سرمایههای مسیر شغلی (انسانی، اجتماعی و روانشناختی) بود. علیرغم تایید تاثیر مثبت سرمایه اجتماعی و روانشناختی بر اشتغالپذیری افراد، تاثیر سرمایه انسانی بر اشتغالپذیری تایید نشد و در نهایت، سرمایه اجتماعی مهمترین سرمایه مسیر شغلی برای ارتقای اشتغالپذیری شناخته شد.
The purpose of this study was to analyze the effect of varied career orientation on employability of doctoral students at Lorestan University. Based on the type of data collection, this research was a descriptive-survey. The statistical population of the study consisted of all 400 doctoral students at Lorestan University. Using a stratified sampling method, 200 questionnaires were distributed among them. The data analysis algorithm was used by partial least squares method, which included the evaluation of structural model fitness and measurement models to measure the relationships between the research variables. The appropriate fitness for both parts of the data algorithm indicated the desirability of questionnaires and structure at the level of indicators and questions used. The results of the research showed that the varied career orientation had a positive impact on planning career, as well as the positive effect of planning career orientation on the career capitals (human, social, and psychological). Despite the confirmation of the positive impact of social and psychological capital on the employability of individuals, the impact of human capital on employability was not endorsed, and finally social capital was recognized as the most important career capital for promoting employability.
ملخص الجهاز:
بررسي پژوهش هاي انجام گرفته در زمينه تأثير جهتگيري مسير شغلي متنوع بر متغيرهايي چون رضايت شغلي (٢٠١١ ,Heilmann)، تعادل بين کار و زندگي (٢٠١١ ,Allen)، موفقيت روانشناختي (٢٠١٢ ,Ghafoor) و حرفه اي گرايي (٢٠١١ ,Verbruggen) ، خلأ پژوهشي در زمينه آشکار نبودن روابط بين جهتگيري و برنامه ريزي مسير شغلي متنوع و منابع مورد نياز موفقيت در اين مسير و در نهايت ، چگونگي ارتقاي اشتغال پذيري افراد به منابع يادشده (سرمايه انساني ، روانشناختي و اجتماعي ) را آشکار ساخت .
در اين خصوص با توجه به جامعه آماري پژوهش حاضر که دربرگيرنده دانشجويان بدون کار دايمي در مقطع دکتري دانشگاه لرستان بود، تلاش شد تا توضيح داده شود که افراد جامعه مورد مطالعه چگونه مي توانند با اتخاذ ديدگاه مسير شغلي متنوع و کسب منابع مسير شغلي (سرمايه انساني ، سرمايه اجتماعي و سرمايه روانشناختي ) در جهت ارتقاي قابليت هاي استخدامي خود و افزايش احتمال کسب شغلي مناسب با 4.
DiRenzo et al) براي سنجش متغير مسير شغلي متنوع ، از پرسشنامه گولد ,Gould) (١٩٩٧براي سنجش برنامه ريزي مسير شغلي ، از پرسشنامه ابي ، بوت و لوکوود & Eby, Butts) (٢٠٠٣ ,Lockwood براي سنجش سرمايه انساني و سرمايه اجتماعي ، از پرسشنامه لوتانز و همکاران (٢٠٠٧ ,Norman &Luthans, Avolio, Avey ) براي سنجش سرمايه روانشناختي و از پرسشنامه ديوس و سونز (٢٠٠٨ ,Soens &De Vos ) براي سنجش اشتغال پذيري استفاده شده است .