خلاصة:
آراء خواجه نظامالملک، همواره مورد توجه صاحبنظران حوزة اندیشه سیاسی بوده، بهویژه آن بخش از نظرهای او که به تنظیم مناسبات حکومت با مردم پرداخته و تأثیر بهسزایی در شکلگیری نظریههای اندیشمندان پس از وی داشته است. پرسش این است که خواجه مناسبات حاکم با مردم را در چه سطوحی و حول چه محوری صورتبندی کرده است. در پاسخ، این فرض طرح شده که مؤلف سیرالملوک با رویکرد «عدالت»محورانه، مناسبات «حاکم» با «مردم» را و در نسبت با «خداوند»؛ بهعنوان پارادایم غالب الگوی کیهانشناسی جهان سنت در سه سطح صورتبندی کرده است: سطح نخست؛ الهی ـ انتخابِ تقدیرگرایانه؛ دوم، مسئولیت دنیوی ـ عملگرایانه؛ سوم، اخروی ـ محاسبهگرایانه. پژوهش، با شیوۀ تبیین تاریخی و رویکرد تفسیرگرایانۀ متن، ویژگیها و مختصات سطوح سهگانه را بررسی کرده است و مهمترین چالش وارد بر آرای نظامالملک را تأکید صرف مؤلف، بر «توزیع عدالت» و نه «توزیع قدرت» دانسته، همچنین به خلاء تئوریک مبانی نظری «قدرت» در این اثر اشاره دارد که با توجه به اقتضائات زمانه و قدرت استیلایی سلطان قابل توجیه است.
ملخص الجهاز:
با توجه به مسئله و پرسش هاي طرح شده ، در اين مقاله ، با شيوه تبيين تاريخي و رويکرد تفسيرگرايانه متن ، اين فرضيه مطرح شده که که نظرهاي خواجه نظام الملک در تبيين مناسبات حکومت و مردم ، در سه سطح قابل شناسايي است : (١) الهي ـ تقديرگرايانه ، که منجر به انتخاب حاکم از سوي خداوند است ؛ (٢) دنيوي ـ عمل گرايانه ،١ که مسئوليت حکمراني و دولت داري در روابط با ١.
در اين پژوهش تلاش شده نوع نگرش خواجه نظام الملک در مناسبات خداوند ـ حاکم ـ مردم ، در سه سطح ١ـ الهي ـ تقدير گرايانه ٢ـ دنيوي ـ عمل گرايانه ٣ـ اخروي ـ محاسبه گرايانه ، صورت بندي و با توجه به رويکرد «عدالت محورانه » وي در خلاء تئوريک مباني «قدرت و توزيع » آن در نزد وي مورد ارزيابي قرار گيرد که تاکنون پژوهشي با اين مسئله به دست نيامده است .
اين حکم که در تناقض صريح غالب انديشه هاي دنياي سنت ،١به خصوص در دوره ميانه تا مدرن قرار دارد، از احکام بسيار خاص اين کتاب است که چنان چه در روند تاريخي خود به جريان اصلي تئوريسازان حکومت تبديل ميشد، ميتوانست مسير متفاوتي را حداقل در مباني نظري براي تحديد قدرت هاي مسلط بيآفريند، اما نه تنها اين رأي در آثار ديگر انديشمندان متاخر ورود پيدا نکرد، بلکه خواجه نيز تنها به اين گزارش داستاني اکتفا کرده و مناسبات حاکم سلجوقي و مردم را متناسب با اين دستورالعمل تنظيم نکرده و در گزارش ديگري نيز چنين رويه اي مشاهده نشده است .