خلاصة:
بیان مسئله: انسجام به عنوان کیفیتی ضروری در حیات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهرها، در دوره مدرن کمتر مورد توجه شهرسازان بوده است. تا آنجا که پراکندگی و زوال بافت کالبدی شهرها و به ویژه کلان شهرهای کنونی را میتوان نتیجه عدم توجه به این کیفیت در برنامهریزی و طراحی شهرهای معاصر دانست. یکی ازدلایل مهم این کمتوجهی وجود رویکردهای مختلف در مطالعه فرم، ساختار و نبود یک رویکرد یکپارچه و معیارها و اصولی است که بتوان براساس آن میزان انسجام فرم و ساختار را ارزیابی کرد.
هدف و سوال اصلی تحقیق: بنابراین این تحقیق به دنبال استخراج معیارها و اصول سنجش انسجام فرم کالبدی و تدوین چارچوب ارزیابی آن است. در این راستا تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که اصول مشترک میان رویکردها و نظریههای مختلف در ارتباط با انسجام فرم کالبدی چیست و این رویکردها، رابطه منسجم میان عناصر سازنده فرم را چگونه تعریف میکنند؟
روش تحقیق: در این راستا این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی جهت بیرونکشیدن مفاهیم مستتر از دادههای متنی پراکنده (از رویکردها و نظریهای که به انسجام فرم و ساختار اشاره داشتهاند)، استفاده کردهاست و در نهایت با دستیابی به سطوح انتزاعیتری از متون، به یک مدل یا چارچوب نظری که نظمهای نهفته و الگوهای تکرارشونده در متون را نشان میدهد، رسیده است.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد سه عنصر اصلی فرم، شامل خیابان، کاربری و ساختمان در ایجاد انسجام نقش موثری دارند و خیابان مهمترین عنصر در اتصال و پیوند دو عنصر دیگر است. همچنین اختلاط و تنوع در کاربری و ابعاد و اندازه در ساختمان معیارهای مهمی در سنجش انسجام فرم شناخته میشوند. از طرفی اتصال و پیوند به عنوان مهمترین معیار برای ایجاد انسجام، بایستی براساس دو اصل اساسی مقیاس و سلسله مراتب، شکل گیرد تا باعث شود عناصر فرم در بخشهای ساختاری مختلف (کانون، محور اصلی و پهنه) به طور منسجم به یکدیگر اتصال و پیوند یابند.