ملخص الجهاز:
"ناشر یا طابع معیار الاشعار در عبارات خواجه نصیر که گذشت-پس از کلمهء«خسروانیها»ابروئی(پرانتزی)گشوده است و برای توضیح متن چنین نوشته:«خسروانی لحنی باشد از مصنفات باربد مطرب که آن نیز[ظ: نثر]مسجع بوده مشتمل بر مدح و آفرین خسرو پرویز و هیچ کلام منظوم در آن بکار نداشته.
و نزدیک بهمین حال را دارد وزن خطابه که نمونههائی از موزونات آنرا خواجه در مقالهء خطابهء اساس الاقتباس آورده است ما نیز گواهی و روشنی مقال را یکی دو نمونه از موزونات خطابی میآوریم مثلا: «قناعت گنجی باقی است-عزلت یاری مساعد» چنانکه پیداست،این نوعی قرینهسازی است در کلام و نه چنان است که این عبارات خطابی یا بقول خواجه دو مصراع خطابی،وزن منتظم عروضی یا حتی هجائی داشته باشد.
»1 این عبارات نیز دارای همان قرینهسازی و سجع پردازی است(و باعتقاد من بازیگری بیمزهای هم هست)باری،گمان میکنم که مؤلفان بعضی فرهنگها،مثل برهان قاطع،علاوه بر پارهای متون تازی که از خسروانی سخن گفتهاند،ظاهرا با خواندن نظایر و شاید خود این نوشتههای خواجه نصیر باشتباه افتادهاند و خسروانیها را که دارای وزن هجائی بوده،نثر و سرود مسجع گمان کردهاند.
»2 آقای سناتور خانلری هم در مجلهش،در مقالهای عنوانش«شعر و وزن»پس از نقل قول خواجه نصیر دربارهء خسروانی ولاسکوی،اینجور نوشته:«خسروانی نوعی از سرود است که در ایران معمول بوده و تصنیف آنرا به باربد نسبت دادهاند و ظاهرا همیشه با لحن موسیقی بوده و شاید چیزی(!)مانند تصنیفهای امروز»و دربارهء لاسکوی همان حرف فرهنگها را نقل کرده است و نوشته:«بفتح سین و کاف نام یکی از نواهای ایران»3 این بود خلاصهء مطالبی که اینجا و آنجا دربارهء سرود خسروانی بنظرم رسیده است."