خلاصة:
فلاسفه بزرگ از نظریات عمیقی در عموم حوزههای مختلف فلسفی ازجمله در قلمرو جامعه و سیاست برخوردارند که ریشه در مبنای فکری و فلسفی ایشان دارد. با نظر به این مهم، این مقاله موضوع تبعیت و صیانت از قانون را از منظری فلسفی موردنظر قرار داده است. در راستای نیل به این هدف، پژوهش حاضر به مقایسه اجمالی دیدگاه کانت در تبعیت از قانون که آن را در بحثی که در مقاله «در پاسخ به سوال روشننگری چیست؟» آورده است و دیدگاه سقراط که در رساله کریتون افلاطون در گفتوگوی با نوموس بیانشده است میپردازد. این مقاله مدعی است که بهرغم تفاوتهای قابلملاحظهای که در مبانی اندیشه فلسفی این دو اندیشمند مشهود است، به نظر میرسد در مسئله تبعیت از قانون در دو مقام نظر و عمل به یکدیگر نزدیک شدهاند.
ملخص الجهاز:
در راستای نیل به این هدف، پژوهش حاضر بـه مقایسـه اجمـالی دیدگاه کانت در تبعیت از قانون که آن را در بحثی که در مقاله «در پاسخ به سؤال روشن نگری چیست ؟» آورده اسـت و دیدگاه سقراط که در رساله کریتون افلاطون در گفت وگوی با نوموس بیانشده است می پـردازد.
درواقع کانت در اینجا به این نکته نظـر دارد کـه در برخـی جوامـع و ادوار زمانی افرادی که از جهالت و نادانی انسانهای دیگر منتفع میشوند، از عقل ورزی و به کارگیری فهم ایشـان جلوگیری میکنند؛ به سبب اینکه با استفاده از ایـن ناآگـاهی میتواننـد ارادههـای آنهـا را بـا اراده خـویش همسو گردانند و حتی در مواردی از انسانها استفاده ابزاری جهت نیل به منافع خویش نمایند.
بدین ترتیب رد قانون اساسی پایدار از نظر کانت بدین معنی نیست که وی از هرجومرج در جامعه حمایت کند، بلکه برعکس وی روشی را پیشنهاد میکند که بـا رعایت نظم و انسجام جامعه درصدد تغییر قوانین برآید؛ بدین صورت که افراد در مقام عمل تبعیت میکنند و در مقام نظر، در جایگاه مناسب به ارائه و اعمالنظر میپردازد و بدین گونه به صـورت تـدریجی بـه تغییـر قوانین میپردازند.
با این توضیح که روشن نگری در نظر کانت نوعی خوداندیشـیدن و جسـارت در بـه کارگیری فهم خویشتن است از این رو قوانین نیز از این امر مستثنی نیستند و افراد بـا نظـرورزی عاقلانـه در قوانین موجود در جامعه و نقد و بررسی آنها، در قالب نوعی حکومت مردم سالارانه ایـن اختیـار بـر حـق خویش را به حاکم تفویض میکنند و حکومت قانون در این جا حکومت خود مردم بر خـویش اسـت کـه دارای فرایندی روشن نگرانه است .