خلاصة:
ابوریحان بیرونی، دانشمند بزرگ ایرانی صاحب کتاب و تالیفات بزرگ در زمینههای متعدّد علوم زمان خود بودهاست که متاسّفانه تنها معدودی از آن باقیماندهاست. این امر احاطة کامل او را در همة علوم زمان خود نشانمیدهد؛ برایناساس باید در میان مشاهیر ادبیّات فارسی، بخصوص معاصران وی، به ابعاد مختلف چهرة علمی این محقّق بزرگ اشارهشود. این پژوهش به شیوة تحلیلی- توصیفی بر اساس منابع کتابخانهای به گردآوری دادههایی پیرامون شیوة انعکاس چهرة ابوریحان بیرونی در آثار مشاهیر ادب پارسی، اعمّ از شعر سنّتی و نثر تاریخی- ادبی بخصوص در قرن چهارم و پنجم میپردازد و با نگرشی تحلیلی، دادههای موجود را ارزیابیمیکند. یافتههای موجود انعکاس محدود و تکبعدی این شخصیّت بزرگ در پارهای آثار یا سکوت تاریخی- ادبی را نشانمیدهد که در مقایسه با حضور سایر شخصیّتهای علمی، بخصوص حکمای یونانی در این آثار تحلیلمیشود.
ملخص الجهاز:
» (ریپکا، ١٣٧٠: ٢٣٦) ٦- نوآوری در گرایش های مختلف علمی و جامعیت در علوم مختلف دقت ذهنی و علمی ابوریحان و تحقیق و مداقۀ او در علوم مختلـف ، مطالعـۀ آثـار گذشـتگان و متوقف نماندن در برابر آن ، روحیۀ انتقادی و بحث برانگیز علمی بخصوص با ابن سینا بـر اسـاس اهمیــت تجربــه و آزمــایش در امــور حســی و اســتناد بــه بــراهین ریاضــی در امــور انتزاعــی، مخالف خوانیهای او با جریان های مشهور و اثبات شدٔە علمی زمان خود ماننـد فلسـفۀ ارسـطو، ، مبارزه با خرافات و جعل واقعیت ها بخصوص جعل نسب حاکمان آل بویه و غزنویان ، موجب شـد تا در عرصۀ علوم مختلف ، آراء و اندیشه های جدیدی ارائه دهد که او را نابغۀ مرمـوز و ناشـناختۀ زمان خود جلوه دهد که تنها بـا گذشـت قرنهـای متمـادی، ابعـاد ایـن اکتشـافات و نـوآوریهـا مشخص شد؛ بر این اساس شهرت نشأت گرفته از شناخت دستاوردهای علمی ابوریحان در زمـان حال ، بیش از روزگار وی بوده و بالطبع در انعکاس جایگاه علمی وی در ادبیات تأثیرگذاشته است .
نتایج مذکور، گونه ای بیمهری را از قرن پنجم به بعد در آثار مشاهیر ادب فارسی نسبت بـه ابوریحان نشان میدهد و این مهم در مقایسه با شخصیت هایی مانند ابن سـینا و فلاسـفۀ یونـان باستان درخور تأمل است : شجاعت و صراحت ابوریحان در بیان دیدگاه های علمی، جهـت گیـری سیاسی و ایدئولوژیکی در برابر سلطان غزنوی، زوال علوم عقلـی در برابـر علـوم نقلـی، نبـوغ و نوآوری فراتر از زمان خود، نگرش کاربردی به زبان عربی و نگارش آثار به آن زبان ، مناعت طبع در نپذیرفتن مدح و ثنای شاعران ، توقف سیر آراء و اندیشه های ابوریحان و قبول عام نیافتن آثار ادبی از جملۀ دلایل این اعراض تاریخی است .