خلاصة:
خلیل مطران از شعرای معاصر عرب است که اوّلین زمزمههای رمانتیک از ادب او به گوش رسید. عشق که یکی از مهمّترین مضامین مکتب رمانتیسم است، اساس و نقطة ثقل شعرش به شمار میآید و بخش وسیعی از دیوانش را تشکیل میدهد. از ویژگیهای مضمون عشق در دیوانهای مطران تنوّع و تحوّل نگاه شاعر به این عنصر کلیدی و جایگاه آن در شعر رمانتیک است، او از زاویههای گوناگون و طیّ مراحل مختلف و تکاملی به موضوع عشق پرداخته است. چندان که در مرحلة نخست نگاه شاعر به عشق با پاکی و صداقت کودکی میآمیزد، سپس در اوان جوانی به عشق جسمانی و غریزی تبدیل میشود و آنگاه که تجارب شاعر با احساسات شاعرانه پیوند میخورد، شاهد تحوّل عشق جسمانی به عشق عذری همراه با اندوههای عمیق درونگرایانه امّا شیرین و ارضا کننده برای عاشق هستیم؛ او سرانجام به تکامل جایگاه عشق تا مرحلة آرمانی و معنوی و اوج گرفتن تا ادّعای فنا و یکی شدن با معشوق میرسد. در این مقاله با مطالعة اشعار عاشقانة مطران سعی شد تا این تحوّل معنادار عشق و مراحل تکاملی آن نزد شاعر مورد بحث و بررسی قرار گیرد، و هدف مقاله تبیین این فرضیّه است که عشق نزد خلیل مطران از مفهوم مطرح شدة آن در پژوهشها فراتر است، چندان که میتوان آن را عشق آرمانی و معنوی با ادّعای وحدت بین عاشق و معشوق قلمداد کرد.
ملخص الجهاز:
مطران در قصيدة «قلعه بعلبك» اين چنين عشق پاك و بيآلايش دوران كودكي را به تصویر میکشد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} شاعر عواطف و احساسات عاشقانة بین خود و معشوقهاش را در پاكي و عفاف به بوسههاي شبنم در سحرگاهان تشبیه میکند، و در آغوش گرفتن یار را همچون در آغوش گرفتن برادرگونه شاخهها و بوسیدنشان را به بوسیدن شكوفهها تشبیه میکند؛ او با صراحت بیان میکند که قلبشان پاک و عشقشان چون عشق کودکانه بیغلّ و غش است.
از آن جمله در قصیده «هل تذکرين » با استفاده از مظاهر طبیعت به توصیف زیبایی معشوق پرداخته و برای ابراز علاقه و محبّت خود مجسّمهای گلین در هیأت گنجشکی میسازد وآن را به محبوب تقدیم میکند، که نماد و نشانة عشق جاودان کودکی قلمدادشده است (الرّمادی، بی تا، 118؛ السحرتی، 1949، 115/199): {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در این ابیات شاعر از طرفی زیبایی چهرة یار را به گل سپید خندان و قامت بلند وی در هنگام حرکت را به درختان رقصان درّه، و از طرف دیگر شادابی و سرزندگی معشوق را به نسیم لطیف سحرگاهی، و صدای دلنشینش را به پرندگان نغمه خوان تشبیه میکند.
مطران چون دیگر رمانتیکها طبیعت را نماد پاکی و صفا و وفاداری میداند از این رو در قصیدة «غرام الطفلين» چنین میسراید: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} شاعر در این ابیات دوستی و محبّت کودکانه را به رابطهای برادرانه تشبیه میکند و این خود نشان از محبّتی صادقانه دارد که با رشد و شکوفایی آنها این صمیمیّت و یکدلی به تکامل میرسد.