خلاصة:
گرچه بحث از قلمرو قیاس، تأخّر منطقی بر بحث از اعتبار قیاس دارد اما در این مقاله خواهیم کوشید تا از مبحث قلمرو قیاس و ادعای «عقلانیت» برخی از گزارههای فقهی و حقوقی، پنجرهای منطقی به جواز عقلی قیاس بگشاییم. نقد برداشت رایج از مفهوم تعبّد، و دخالت دادن عنصر «فهم علیت» در کنار «احراز علّت»، آورده دیگر این اثر است که به مدد آن استدلال قیاسی را در موقعیت منطقیتری مینشانیم. درباره اعتبار قیاس در ساحت جرم و مجازاتها نیز شیوه طرح موضوع در فقه را به نقد کشیده، نشان خواهیم داد که شیوه مزبور فاقد انسجام لازم و دارای ایراد «روشی» است. مساهمت تحقیق حاضر در این باب ـ به زعم خود ـ ارائه یک تئوری سازگار با منطق فقه است. در ضمن مقاله و نیز در پایان، موضوع مورد مطالعه را در حقوق ایران و نیز در حقوق انگلیس مورد مطالعه تطبیقی قرار داده، نتیجه میگیریم که نظام فقهی و حقوقی ایران و انگلستان از قرابت بسیاری در مبانی این مسأله برخوردارند.
ملخص الجهاز:
حال جای این پرسش به غایت دقیق وجود دارد که اگر وحی ، جای خـالی عقـل را پـر و علـت حکمی را به صراحت بیان کند آیا آن حکم از حیطه احکام تعبدی بیـرون رفتـه و در قلمـرو احکـام معقولۀالمعنی قرار میگیرد؟ به عنوان مثال گاه از طریق وحی اموری به عنوان اسباب نعمت یا قحطـی ، شکست یا پیروزی معرفی شده اند که به رغم معلوم بودن اسباب و علل پیدایش آنها، علیت و چرایـی دخالت آن اسباب در پیدایش آن حادثه ها معقول و مفهوم نیست .
٥ حال پرسش این است کـه آیـا بـر حـسب آیـه شـریفه فـوق کـه استغفار، علت غفران و ریزش باران و فوران برکت در مال و فرزند دانسته شده است ، میتوان امـداد در قوت بدنی و توسعه علمی را به امداد در مال و فرزنـد بـه همـان علـت ، یعنـی اسـتغفار، قیـاس نمود؟٦ پاسخ به صراحت منفی است ، زیرا برای اجرای قیاس شناخت علت گرچه لازم اسـت کـافی ٢.
در پایان این گفتار نتیجه منطقی تقسیم گزاره ها به تعلیلی و تعبدی را بیان میکنیم : لازمۀ منطقـی تعلیل پذیر بودن یک گزاره ، امکان عقلی و منطقی اجرای قیاس در آن است .
گفتار دوم : گزاره های جزایی دانشوران اصولی تحت عنوان «احکام و گزاره های جزایی » طرح بحـث نکـرده فقـط دربـاره امکـان اجرای قیاس در «حدود»، که تنها گونه ای از احکام جزایی میباشد به بحث و بررسی پرداختـه انـد و حال آنکه عمدة دلایل موافقان یا مخالفان ، اعم از «حدود» بوده و شامل دیات و قصاص نیز میشـود.