خلاصة:
موضوع پژوهش حاضر تحلیل و مقایسه نسبی پیشانیبند طلایی بهدستآمده از منطقه خلخال، موجود در موزه آذربایجان است که از طریق کاوشهای غیرمجاز بهدست آمده است. باتوجه به اینکه هیچگونه کار پژوهشی بر روی این شئ صورت نگرفته، لذا انجام چنین پژوهشی در این زمینه بهمنظور مشخص کردن کارکرد، شیوه ساخت، مقایسه، تاریخگذاری نسبی و تجزیه و تحلیل نقوش نمادین بهکاررفته بر روی این اثر هنری ضروری بهنظر میرسد. روششناسی این مقاله بهصورت مطالعه تطبیقی و بهصورت تحلیلی-توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات آن نیز به دو روش کتابخانهای و میدانی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در کاربست نقوش این پیشانیبند، طرز تفکر و اعتقادات هنرمندان تاثیر بهسزایی داشته است. درواقع این نقوش بهصورت آیینی و مظهری از خدایان بودند که توسط هنرمندان بر روی سفالینهها و گاهی بر روی زیورآلات نقش شدهاند تا بدین وسیله خود را تحت حمایت خدایان قرار دهند. با توجه به مطالعات انجامشده در زمینه شیوه ساخت، شیوه تزئین و تجزیه و تحلیل حاصل از مقایسه نقوش با نمونههای تزئینی مشابه مانند سینهبند زرین و عاجهای زیویه، جام طلای لرستان، جام زرین مارلیک و پیشانیبند حسنلو، نتایج تاریخگذاری مبین آن است که پیشانیبند مورد مطالعه را میتوان در محدوده زمانی بین اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول ق.م. تاریخگذاری کرد.
ملخص الجهاز:
با توجه به مطالعات انجامشده در زمینۀ شیوۀ ساخت، شیوۀ تزئین و تجزیه و تحلیل حاصل از مقایسۀ نقوش با نمونههای تزئینی مشابه مانند سینهبند زرین و عاجهای زیویه، جام طلای لرستان، جام زرین مارلیک و پیشانیبند حسنلو، نتایج تاریخگذاری مبین آن است که پیشانیبند مورد مطالعه را میتوان در محدودۀ زمانی بین اواخر هزارۀ دوم و اوایل هزارۀ اول ق.
این نقش در بینالنهرین نیز از دوران ماقبل تاریخ تا دورۀ بابل نو، بهطور گسترده ترسیم شده است و موجودات فراطبیعی محافظ آن برای دور کردن ارواح شیطانی از اطراف درخت میباشند (بلک و گرین، 1383: 283).
مقایسۀ نقوش پیشانیبند موزۀ آذربایجان با نمونههای مشابه اگرچه در ضمن بررسیهای انجامشده در بین پیشانیبندها، نمونۀ کاملا مشابه ازنظر نقوش تزئینی مشاهده نشد، اما نقوش این پیشانیبند با توجه به شیوۀ ساخت و شیوۀ تزئین با مهرها و آثار فلزی و گلی از جمله جامهای طلایی در داخل و خارج از ایران که از کاوشهای علمی باستانشناسی بهدست آمدهاند، قابلمقایسه است.
با توجه به تجزیه و تحلیلهای علیاکبر وحدتی در مورد نقوش بزکوهی در روی این جام که از گور شمارۀ 24 شناسایی شده است، او در مورد تاریخگذاری این گور چنین مینویسد: «بهنظر میرسد بیشتر اشیاء این گور مربوط به پایان هزارۀ دوم و آغاز هزارۀ نخست ق.