خلاصة:
در چند دهه ی اخیر ایدئولوژی بازار باکلان روندهایی مثل کالایی شدن، تجاریسازی وکارافرینی بر
آموزش عالی سایه انداز شده است و رسالتهای انتقادی دانشگاه ها را به حاشیه میراند. دانشجو تا
حد یک مشتری تقلیل مییابد. مدتی است که تصویر دانشجویان از دانشگاه نیز تحت تاثیر این قضایا
قرار میگیرد. تحقیق حاضر باهدف بررسی ادراک زیسته شده و تجربه شده ی دانشجو از یک دانشگاه
باسابقه، بزرگ و دولتی در تهران و به روش کیفی صورت پذیرفته است. پدیدارشناسی کمک میکند
با معانی موجود در ذهن دانشجویان از بودن خودشان در دانشگاه تماس نزدیکتری داشته باشیم. با
تعداد 22 دانشجو به صورت هدفمند و در حد اشباع داده ها مصاحبه عمیق اکتشافی انجام گرفت.
با اقتباس از استرابرت وکارپنتر استخراج شد. حدود 03 در صد » تحلیل مضمون « مقولات به روش
اظهارت، تجربه منفی مشارکت کنندگان تحقیق از دانشگاه را بازتاب میدهد. نتیجه تحقیق، توصیفی
سیستماتیک از ادراک زیسته شده ی دانشجو درباره ی دانشگاه ایرانی است ونشان میدهد تصویر
اجتماعی دانشگاه در دل و دیده ی دانشجویان مخدوش و مناقشه آمیز شده است. دانشجویان
مشارکتکننده در تحقیق به دانشگاه آمدهاند اما نهفقط با اذهان بلکه با بدنها و انواع نیازها و احساسها و شور و شوق زندگی و بازی و شادی و هویت و مشارکت و تشکیل اجتماعات و سایر
آمال و آرزوهایشان. دانشگاه را نه صرفا برای تحصیل بلکه به مثابه یک کلوپ اجتماعی نیز
میخواهند. این انتظاری است که گویا کمتر برآورده می شود. انواع گرفتاری های مدیریتی و مالی و
سیاسی مانع از این میشود که دانشگاه ایرانی موردمطالعه ما در پرورش دانشجویان توفیق لازم به
دست بیاورد. حس تبعیض در این مطالعه به وضوح در دانشجویان دیده میشود. به نظر میرسد
فرهنگ شفاهی و چهره به چهره و عاطفی برای دانشجوی ایرانی همچنان مهم است. فضای
دانشجویی ایران برحسب نتایج این مورد کاوی، در حال عبور از دوره ی نخبه گرایی آکادمیک و حس
استاد و شاگردی به معنای سنتی کلمه است. مقررات خشک حداکثری و روال های بوروکراتیک
دانشگاه در ادراک زیسته دانشجویان، بازتاب بسیار ناراحتکننده داشته است. مشارکت کنندگان در
تحقیق از بیشتر درس های عمومی زده شده اند.
ملخص الجهاز:
_. » مرد، فوق لیسانس ، علوم زیستی، غیربومی و ساکن خوابگاه نیز توضیح میدهد: «در دانشگاه های شهرستان دانشجویان رغبت بیشتری دارند، حتی شادابیشان نیز بیشتر است .
ر. » زن ، فوق لیسانس ، علوم کامپیوتر، غیربومی و ساکن خوابگاه نیز معتقد است : «شورونشاط دانشجویی نسبت به دانشگاه های تهران کمتر هست ، برنامه های جانبی برای خود ندارند، فقط درس » و «دانشجویان اون شورونشاط جوانی را ندارند».
این مضمون جزو موارد مکرر در مصاحبه ها بود و اطمینان به دست میداد که زندگی دانشجویی یکی از ضعیف ترین بخش های تجربه شده دانشجویان در یک دانشگاه باسابقه و بزرگ و جامع واقع در پایتخت ایران است .
» مرد، فوق لیسانس ، علوم تربیتی، غیر بومی و ساکن خوابگاه نیز برآن است که : «روال انجام امور اداری خیلی زمان بر و بوروکراتیک هست ، شاید بخوایی یک نامه ای از دانشکده از طریق سیستم اتوماسیون بفرستی برای معاونت آموزشی چند روز طول میکشد تا بخواهی به کارت برسی».
» زن ، فوق لیسانس ، علوم محیطی، غیربومی و ساکن خوابگاه ناراحت است از اینکه «دانشگاه فرصت تحصیلی، شغلی خاصی برایم فراهم نکرد، اساتید دانشجویان را در پروه های خود سهیم نمی کنند تا الآن که نتونستم کار و شغل مناسب پیدا کنم » و دیگران نیز به همین صورت : «دانشگاه هیچ فرصتی شغلی، پژوهشی و..