خلاصة:
امین معلوف،نویسنده و روزنامهنگار معروف عرب به سال 1949 در لبنان زاده شده و از 1976 تاکنون در پاریس به سر میبرد. مطالعاتش در رشتههای اقتصاد سیاسی و جامعهشناسی و به او امکان داده است تا در طی این دوازده سال با انجام ماموریتهائی در 60 کشور جهان،به تهیهء گزارش بپردازد.وی مدتی مدیر مجلهء بینالمللی«النهار»بود و چند سالی سردبیری هفتهنامهء«ژون آفریک»را بر عهده داشت.او فعلا با نوشتن سرمقاله به همکاری خود با این نشریه ادامه میدهد. از امین معلوف تاکنون سه اثر منتشر شده است و هر سه به زبان فرانسه: 1-«جنگهای صلیبی از نگاه عربها» (1983)که چندین بار تجدید چاپ شده است. 2-«لئون آفریقائی»(1986)که صد هزار نسخه فروش داشته و نویسنده برای نگارش آن تقریبا به تمامی کشورها و مناطقی که قهرمان داستانش-لئون- در آنها به سیاحت پرداخته،مسافرت کرده است. 3-«سمرقند»(1988)که از سوی انتشارات«کلودلاتس»به چاپ رسیده و یکی از پرفروشترین کتابها هفتههای اخیر در فرانسه بوده است. این کتاب چندی پیش جایزهء 1988 مؤسسههای مطبوعات،را در فرانسه از آن خود کرد. 2L آنچه در زیر میخوانید ترجمهء گفتگوئی است که هفتهنامهء «الیوم السابع»پیرامون رمان«سمرقند»با وی انجام داده است:
ملخص الجهاز:
"به میزانی که به من اجازه بدهد به فارسی قدیم، به عنوان زبانی که کاملا برایم بیگانه است، نگاه کنیم،بعد از آموختن جنبههائی از زبان فارسی قدیم و بعد از جمعآوری اطلاعات و آغاز کردن به تفکر جدی دربارهء طرح، داستان شگفتی را کشف کردم که بزودی آن را نقطهء حرکت اساسی قرار دادم: کشف کردم که در کشتی«تایتانیک»که در اوائل این قرن غرق شد،نسخهء کمیابی از رباعیات وجود داشته است،و کتابهائی که امروزه پیرامون اکتشاف دوبارهء تایتانیک به بحث میپردازند،از جمله سئوالاتی که مطرح میکنند،یکی هم دربارهء امکان یافتن نسخهء رباعیات است.
درست است که کتاب سومم به برخورد شرق با شرق بیشتر توجه کرده اما در عین حال به سیمای شرق آنچنان که غرب آن را میبیند نیز توجه داشته است و برای همین ملاحظه میکنید که راوی داستان در «لئون»شخصی شرقی است و در«سمرقند» شخصی غربی و شاید دلیل اصلی این انتخاب،توجه من است-آنچنان که به شما گفتم-به تصویر شرق نزد غرب و تمایلم به آشکار کردن جنبههائی از تصویر شرق که شاید امروز فراموش شده باشد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) من احساس کردهام که شخصیت عمر خیام و دیدگاه او نسبت به این کشمکش،دو موضوع مهماند:اولا به خاطر اینکه شرقی میتواند نزد او موضعی جالب و جذاب بیابد که شاید تمام راهحل نباشد،اما به راهحل نزدیک است:موضع تن در ندادن به سلطه-خواه سیاسی باشد یا ظاهر دینی داشته باشد-، بنابراین شرقی آغاز موضعگیری را نزد خیام مییابد،همچنانکه غربی تصویر متفاوتی را از شرق کشف میکند."