خلاصة:
یکی از اصولی که تمام مذاهب برای ادامه حیات خود به آن نیاز دارند، بازسازی و تجدید بناست. اباضیه هم برای بازسازی مذهب خود به سراغ بازسازی و تجدید بنای پایههای نظری فقه خود رفته تا از این راه، موجودیت خود را در میان مذاهب اسلامی حفظ و هر روز به رشد و تعالی بیشتری دست پیدا کند. این رویکرد از سوی اباضیه معاصر در ضمن نه محور تعقیب میشود که مهمترین آنها عبارتند از تجدید بنا در ماده و مصادر و منابع فقه، اهتمام به مطالعات تطبیقی و مقارن، پویاسازی فقه مقاصدی، شکلدهی به پژوهشهای نوین فقهی و بازسازی شاکله فقه. فقه اباضیه شش دوره را پشت سر گذاشته که دوره معاصر دارای اهمیت بسزایی است. به لحاظ آنکه توجه خاص به تجدید و تیسیر فقه شده است، این مقاله با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و با روش کتابخانهای به تجدید بنای پایههای نظری فقه اباضیه میپردازد.
ملخص الجهاز:
امـا پـس از آن در سـالیان متمادی، باب بندی شده و توسط عالم اباضی محمـدبن یوسـف اطفـیش ، حاشـیه ای بـر آن نگاشته شد و عالم دیگر اباضی، نورالدین عبدالله بن حمید سالمی نیز بر آن شرح مبسـوطی نگاشت (جامعۀ سلطان قابوس ، ٢٠٠٦: ١٨٦)؛ د) کتاب محمدبن محبوب بن رحیل : وی در سدة سوم یکی از بزرگـان علمـای عمـان بود و به عنوان مجتهد مطلق دست یافته بود.
تجدید از دیدگاه اباضیه برای تجدید اصطلاحی دو معنا ذکر شده اسـت : معنـای اول تغییـر و برگردانـدن تفسـیر و صیغه های فقهی به ادبیات معاصر(ابوالبصل ، ٢٠٠٣: ١٧٢) و معنای دوم تغییـر و برگردانـدن طرح اسلامی به صیغه و لغت مناسب با معاصر، که این معنـای دوم بیـان و روشـنگری در مورد قضیه ها و مواردی را که قبلا مطرح نبوده است را دربرمی گیـرد.
بلکه دست به توسعه و تعمیق فقه خود به لحاظ محتوایی و بازسازی منابع و مصادر زده اند و نیز رویکردهای جدیدی مثل رویکرد تقریبی را اتخاذ کرده اند؛ تیسیر از دیدگاه اباضیه خداوند متعال میفرماید: «و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر؛ و ما قرآن را برای وعـظ و اندرز بر فهم آسان کردیم ، آیا کسی هسـت کـه از آن پنـد گیـرد؟» (قمـر: ١٧) زیـرا دارای حکمت ها و موعظه هایی است که با عقل انسانی مناسب و موافق است (اطفـیش ، ٢٠٠٤، ج ١٢: ٥٩٠).