خلاصة:
تحولات چند سال اخیر شمال آفریقا که به برکناری دیکتاتوریهای قدیمی تونس و مصر منجر شد از جمله حوادث جالب و شگفت چند سال اخیر محسوب میشود که اذهان بسیاری از اندیشمندان را متوجه خود کرده است. این مقاله قصد دارد خوانشی تازه از علل وقوع تحولات مصر در سال 2011 که به برکناری حسنی مبارک منجر شد ارائه کند. لذا، در پاسخ به چرایی وقوع انقلاب مصر، از رویکرد ساختاری نئوپاتریمونیالیسم در تبیین این پدیده استفاده میشود چراکه اعتقاد بر این است که بهتر میتواند خاستگاهها و ریشههای تحولات فوق را تبیین کند. در این راستا، این فرضیه به آزمون گذاشته میشود که ماهیت نئوپاتریمونیال حکومت مصر با ویژگیهای خاص خود همچون شخصی بودن قدرت، حامیپروری، فساد، وابستگی به قدرت خارجی با دستکاری در ماهیت ساز و کارهای جامعه مدنی همچون احزاب، سندیکاها، بخش خصوصی به تشدید ناکارآمدی رژیم و در نتیجه اعتراضات مردمی سال 2011 انجامیده است.
ملخص الجهاز:
در این راستا، این فرضیه به آزمون گذاشته می شود که ماهیت نئوپاتریمونیال حکومت مصر با ویژگیهای خاص خود همچون شخصی بودن قدرت ، حامیپروری، فساد، وابستگی به قدرت خارجی با دست کاری در ماهیت ساز و کارهای جامعه مدنی همچون احزاب ، سندیکاها، بخش خصوصی به تشدید ناکارآمدی رژیم و در نتیجه اعتراضات مردمی سال ٢٠١١ انجامیده است .
کمال الدین عثمان صالح در مقاله «ریشه ها و علل شورش های عربی ٢٠١١» ضمن بررسی خاستگاه ها و زمینه های حوادث مربوطه ، یادآور می شود که بهار عربی نشان داده ادعای بسیاری از صاحب نظران در مورد دولت های اقتدارگرای عربی که مردم در آن به علت قدرت بیش از حد دولت ها هیچ نقشی ندارند، نادرست بوده است چرا که به اتفاق مردم در این جوامع توانستند نقش مهم خود را ایفا کنند.
البته نیازی به گفتن ندارد که لزوما هم نشینی این عناصر به معنای وقوع جبری انقلاب نخواهد بود چرا که عوامل بسیاری در شکل گیری انقلاب ها تأثیرگذارند از جمله اراده سرکوب و البته قدرت سرکوب از سوی هیئت حاکمه که پای نظامیان را به میان میکشد و خود جای بحث دیگری را میطلبد اما میتوان مطمئن بود که به دلیل مشکلات ساختاری نظام های نئوپاتریمونیال شاهد کژکارکردی نهادهای مختلف هستیم لذا میتوان توقع داشت حتی نهادهای حاکمیت نیز در بزنگاه های تاریخی از ایفای نقش تعیین کننده خود در حفظ انسجام و یکپارچگی سیستم درمانند.
در تحلیل این عوامل می توان به موارد ذیل اشاره کرد: الف ) شخصی بودن قدرت یکی از ویژگیهای مهم حکومت دوران مبارک این بود که سیاست به امری فردی و متعلق به شخص وی تقلیل یافته بود و مردم در این نوع نظام سیاسی از صحنه کنار گذاشته شده بودند.