خلاصة:
هدف این تحقیق، بررسی وضعیت موجود تامین محتوای برنامه های ورزشی تلویزیون و عوامل پیدایش آن و تبیین وضعیت مطلوب بود. روش این پژوهش، کیفی و از نوع نظریه زمینه ای یا مبنایی بود. جامعه آماری پژوهش برگرفته از دو بخش متخصصان رسانه ای درون سازمان صدا و سیما و خارج از سازمان بود. متخصصان سازمان صدا و سیما شامل سه گروه تهیه کنندگان، کارگردانان و نویسندگان برنامه های ورزشی، مدیران گروه های ورزش تلویزیون و سیاست گذاران ورزش سازمان صدا و سیما بودند و در بخش متخصصان رسانه ای بیرون از سازمان صدا و سیما نیز از نظرات متخصصان رسانه ای/ورزشی و اساتید دانشگاه استفاده شد. روش نمونهگیری نظری و ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساخت یافته بود. با اینکه پس از انجام ۱۷ مصاحبه به این نتیجه دست یافتیم که اطلاعات جدید همان تکرار اطلاعات قبلی است، به منظور افزایش تنوع و غلظت مفهومی بیشتر نظریه، تا ۲۰ مصاحبه انجام شد. یافته ها اذعان داشت که برای تامین محتوای چندوجهی و مطلوب، باید تلویزیون از انحصار دولت خارج شود تا با تمرکززدایی و ایجاد فضایی مبتنی بر شایسته سالاری بتوان تعامل و همکاری تلویزیون و متولیان ورزش را ایجاد کرد. بنابراین، استفاده از کارشناسان و متخصصان در تولید محتوا، تامین محتوا بر اساس نرم افزارهای آنالیز، تشکیل گروه مطالعاتی پیش از تولید، سهم بندی عادلانه مولفه های ورزش، دعوت از صاحب نظران با تخصص های مختلف در برنامه، شناخت نیازهای واقعی مخاطبان و تعامل دو سویه با آن ها می تواند چنین رویکردی را محقق سازد.
ملخص الجهاز:
شکل 2: مدل شرایط علی وضعیت موجود تأمین محتوای برنامههای ورزشی تلویزیون یافتههای پژوهش نشان میدهد که از دیدگاه متخصصان مورد مطالعه، عوامل مؤثر در شکلگیری تأمین محتوای موجود برنامههای ورزشی در تلویزیون (رویدادمحور، گفتگومحور با کیفیت سطحی و مبتنی بر حاشیه)، شامل مدیران و تهیهکنندگان غیرمتخصص، بودجه محدود، اولویت نبودن ورزش در سیاستگذاری کلان کشور و تلویزیون، فقدان نظام ارزشیابی کیفیت و محتوا، جذابیت بیشتر ورزش قهرمانی و حرفهای برای مخاطب، حذف گروههای ورزش در شبکههای تلویزیونی، عدم همافزایی و تعامل سازنده تلویزیون و نهادهای ورزشی میباشد.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که برای تولید محتوای برنامههای ورزشی تلویزیون، ورزش قهرمانی و حرفهای از جذابیت بیشتری در نزد مخاطبان برخوردار است.
) تعامل و همافزایی وجود ندارد که موجب در اولویت نبودن ورزش در تلویزیون، برنامهسازی بدون پژوهش، بها ندادن به مدیران ورزشی، وجود گروه برنامهساز غیرمتخصص، عدم تصمیمگیری مدیران ورزشی در برنامهسازی، فقدان برنامه مدون تولید برنامههای ورزشی، فقدان ضرورت برای تهیه محتوای مطلوب شده است.
از سوی دیگر، چون ورزش و برنامههای ورزشی اولویتی در تلویزیون نداشته و فضای تلویزیون دولتی و انحصاری است، بنابراین ورود افراد متخصص، مستعد و خلاق امکانپذیر نیست، مدیران ورزشی در برنامهسازی تصمیمگیری نمیکنند، فضای کاری محدود شده، از ورزش استفاده ابزاری میشود، مشکلات مالی و کمبود بودجه وجود دارد، الزام به تولید برنامههای کمهزینه است، برنامه مدون تولید برنامههای ورزشی و نظام ارزشیابی کیفیت و محتوا وجود ندارد، کمبود امکانات فنی و اجرایی مشهود است، گروههای ورزشی در شبکهها حذف شده است و همافزایی و تعامل سازنده تلویزیون و نهادهای ورزشی وجود ندارد.