خلاصة:
پدیده وانمودگرایی در مورد افرادی است که توانایی و قابلیتهای علمی و هنری بسیار بالایی دارند، اما این موفقیتها و تواناییها را درونی نکرده و اعتقادی به آنان ندارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسة رابطة علّی نقشهای جنسیتی مردانگی و زنانگی و انعطافپذیری خانوادگی با وانمودگرایی با میانجیگری خوددلسوزی در دختران و پسران کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. جامعة آماری کلیة دانشجویان کارشناسی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1396ـ1397 بودند که از این تعداد 200 (120 پسر و 80 دختر) نفر با روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای استفادهشده در این پژوهش شامل پرسشنامة فرم کوتاه خوددلسوزی (SCS) رایس و همکاران (2011)، پرسشنامة نقش جنسیتی بم (BSRI)، مقیاس پدیدة وانمودگرایی کلانس (CIPS) (1985) و مقیاس انعطافپذیری خانوادة شاکری (1382) بود. نتایج نشان داد که در کل نمونه، در هر دو گروه نمونة دانشجویان دختر و پسر، الگوی مفروض نقش واسطهای خوددلسوزی در رابطة بین نقشهای جنسیتی و انعطافپذیری خانوادگی با وانمودگرایی برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج تخصیص گروهی روابط ساختاری بین متغیرهای چندگانه نشان داد که روابط بین نقشهای جنسیتی (مردانگی و زنانگی)، انعطافپذیری خانوادگی، وانمودگرایی و خوددلسوزی در دو گروه دانشجویان دختر و پسر همارز بودند. درنهایت، نتایج نشان داد که در مدل کلی و مدلهای مربوط به هریک از دو گروه دختر و پسر، همة وزنهای رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و متغیرهای پیشبین حدود 18 درصد از پراکندگی متغیر وانمودگرایی را تبیین کردند. همچنین، نتایج نشان داد دانشجویان دختر نقش جنسیتی زنانگی و نمرههای بالاتری در وانمودگرایی و سطوح پایینتری از خوددلسوزی را نسبت به مردان نشان دادند. اما مردان با نقش جنسیتی مردانگی و سطوح بالای خوددلسوزی و نمرههای کمتری در وانمودگرایی همراه بودند.
ملخص الجهاز:
آزمايش و مقايسة مدل رابطة علي نقش هاي جنسيتي مردانگي و زنانگي و انعطاف پذيري خانوادگي با وانمودگرايي با ميانجي گري خوددلسوزي در دانشجويان دختر و پسر فاطمه فرزادي ١، احمد مرادي ٢، ناصر بهروزي *3 چکيده پديدة وانمودگرايي در مورد افرادي است که توانايي و قابليت هاي علمـي و هنـري بسـيار بـالايي دارنـد، امـا ايـن موفقيت ها و توانايي ها را دروني نکرده و اعتقادي به آنان ندارند.
هدف از پژوهش حاضر، بررسـي و مقايسـة رابطـة علي نقش هاي جنسيتي مردانگي و زنانگي و انعطاف پذيري خانوادگي با وانمودگرايي با ميانجي گري خوددلسـوزي در دختران و پسران کارشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز بود.
علاوه بر اين ، نتايج تخصـيص گروهي روابط ساختاري بين متغيرهاي چندگانه نشان داد که روابط بين نقش هاي جنسيتي (مردانگي و زنانگي )، انعطاف پذيري خانوادگي ، وانمودگرايي و خوددلسوزي در دو گروه دانشجويان دختر و پسر هم ارز بودند.
در اين پژوهش ، ما به دنبال پاسخ به اين سؤال هستيم که آيا خوددلسوزي مي تواند به منزلة متغير ميانجي بين نقش هـاي جنسـيتي زنانگي و مردانگي ، انعطاف پذيري خانوادگي و وانمودگرايي در دو مدل دختر و پسر قـرار گيـرد؟ بنابراين ، هدف از پژوهش حاضر مقايسة يک مدل علي انعطـاف پـذيري خـانوادگي و نقـش يـابي جنسيتي با وانمـودگرايي از طريـق خوددلسـوزي بـين دو گـروه دختـران و پسـران دانشـجوي کارشناسي شهيد چمران اهواز است .
مدل محدودشده (B) رابطة علي نقش هاي جنسيتي (مردانگي و زنانگي ) و انعطاف پذيري خانوادگي با وانمودگرايي از طريق ميانجي گري خوددلسوزي در دانشجويان پسر (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار ٥.