خلاصة:
سببیها جزء جهانیهای ذهن هستند و همواره در همۀ زبانها خود را نمایان میسازند. از میان ابزارهای متعدد موجود در زبانها برای بیان مفهوم سببیّت، ساخت سببی ساختواژی، واژگانی و تحلیلی در تمام زبانها مشترک هستند. البته بسامد و میزان وقوع هر یک از این ساختارها از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. هدف پژوهش حاضر توصیف و تحلیل انواع ساختهای سببی در ترکی آذری بر اساس الگوی ردهشناختی کامری (1989) است و اینکه زبان ترکی آذری از چه ابزارهایی برای بیان مفهوم سببیّت استفاده میکند. گونۀ زبانی مورد بررسی در این پژوهش در منطقۀ شمال غرب ایران در استانهای اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی تکلم میشود. در جمعآوری دادهها عمدتاً از روش کتابخانهای و در صورت نیاز به دادههای بیشتر از مصاحبه با ده گویشور (5 مرد و 5 زن) در ردههای سنی 45 الی 80 سال از بیسواد تا تحصیلکرده استفاده شده است. نتایج نشان میدهد با توجه به دیدگاههای ردهشناختی غالب میتوان گفت در زبان ترکی آذری علاوه بر استفاده از انواع سببیهای ساختواژی، واژگانی، تحلیلی، همکردی، گفتمانی و ساختهای سببی مرکب، ساخت سببی ساختواژی به دلیل ویژگی پیوندی بودن زبان ترکی بسیار زایاتر از انواع دیگر است و به طور بالقوه با افزودن وند سببیساز میتوان هر محمول غیرسببی را به محمول سببی تبدیل نمود.
Causatives are part of minds universalities and they are always expressed in all languages. Among several available instruments for encoding causative notion, morphological, lexical, and analytic causative constructions are common in languages. But the frequency and amount of their occurrence are different among them. This research aims in describing and analyzing different types of causative constructions in Azeri Turkish based on Comrie (1989) typological model and knowing about the used methods for causativisation. This research's language variety is spoken in west-north of Iran in Ardabil, eastern and western Azerbaijan provinces. The data are mostly gathered via documental method and interviewing 10 speakers (5 males and 5 females) from illiterate to educated levels in the age ranges of 45-80 years. The results show that based on the prominent typological views, it can be said that in Azeri-Turkish language in addition of using morphological, lexical, analytic, compound, and discoursal causatives, morphological causativisation is much more generative than the others due to agglutinative nature of this language, and potentially every non-causative predicate can change to causative by adding causative morpheme.
ملخص الجهاز:
در بخش دیگری از این مقاله به معرفی ساختهای سببی مضاعف پرداخته شده است، همانگونه که در پژوهش حاضر سببی مضاعف در ترکی آذری مورد بررسی قرار گرفته است.
در بخش مربوط به ساختهای سببی، پس از معرفی این ساختها دو نوع ساخت سببی را در زبان ترکی ارائه میدهد: فعل سببی بیقاعده که معادل افعال با ریشههای نابرابر است؛ مثل (مُرد/کُشت در فارسی) و افعال سببی باقاعده که با افزودن پسوند dUr به ریشهی فعلی ساخته میشود.
همانطور که از مثال (4) نیز مشخص است جملۀ سببی تحلیلی ارائه شده معادل جملۀ فارسی من باعث شدم که علی بخوابد است و در این جمله مفهوم سببیّت توسط عبارت باعث شدن بیان گردیده است.
برای نمونه در زبان فارسی هنگامیکه میگوییم من باعث شدم که علی به دانشگاه راه یابد فعل سببی «باعث شدن» همواره دارای یک معنی است و آن هم بیان مفهوم سبب است، ازاینرو چنین ساختی را در ردۀ سببی تحلیلی جای میدهیم.
برای مثال می توان جفت همکردی مریض شدن/ کردن را نام برد10 که عیناً در زبان ترکی به کار برده می شود و حتی صورت ساختواژی موجود برای این مفهوم که با واژۀ «مریض» به اضافۀ وند سببیساز ساخته میشود، در اثر مجاورت زبان فارسی، دیگر کاربرد خود را نزد ترکزبانان از دست داده است و به جای آن از صورت همکردی استفاده میکنند.
زبان ترکی به طور بالقوه قادر است بیش از دوبار وند سببیساز را با توجه به قواعد ساختواژی به ریشه افزوده و سببی مضاعف تولید نماید (مثال 14)، اما با توجه به دشواری تلفظ و اینکه دیگر تمایز قابل ملاحظهای در معنی ایجاد نمیشود این ساختها به کار برده نمیشوند.