ملخص الجهاز:
"حال نخستین پرسش این است که طراح گرافیک در چه موضعی به گفتگو نشسته است؟موضع منتقد- پژوهشگر-معلم(در کل از موضع نظری)یا در جایگاه هنرمند؟ (صرفنظر از این مسئله که اصولا برای هنرمند این دو موضع قابل تفکیک هستند یا نه.
عدم یکدستی موضع طراحان که در این میان،مسعود سپهر از موضع پژوهشگر-منتقد به طرح نظری موضوع پرداخت و قباد شیوا،فرشید مثقالی و رضا عابدینی-حتی با وجود رفت و برگشتهای فرشید مثقالی برای تغییر موضع- در نهایت از جایگاه هنرمند به بحث نشستند.
ولی زمانی سخن تازه شنیده نمیشود و دیالوگ شکل نمیگیرد که انسانها در زمانهای ذهنی متفاوتی بسر برند(توجه کنید که این موضوع با اختلافنظر متفاوت دارد).
در اینجا پرسش دیگری مطرح است:آیا طراح باید لزوما بر سر محدوده اموری که خود آنها را معنی میدهد،-و لو اینکه این مسائل آموزشی باشند-بحث کند؟مگرنه اینکه هنرمند میآفریند؟مگرنه اینکه طراح شکل میدهد؟برای آدمی اگر یار آیینه است،وقتی که اهل هنر باشد،کار یار اوست."