خلاصة:
بررسی قدرت نرم امریکا بیانگر آن است که بهویژه در دوران ترامپ، تصویر امریکا رو به افول نهاده است. سیاستهای ترامپ در دو عرصۀ داخلی و خارجی موجب کاهش نفوذ امریکا در عرصۀ بینالمللی شده است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که چرا قدرت امریکا رو به افول نهاده و این وضعیت چه پیامدهایی داشته است؟ نگارنده معتقد است عوامل درونزا و برونزا بر افول قدرت نرم امریکا تاثیر گذاشته است. در زمرۀ عوامل درونزا، برگزیدنِ رویکردهای درونگرایانه، منفعتمحور، نظامیگرایانه و انحصارگرایانه و در زمرۀ عوامل برونزا، سیاستهای یکجانبهگرایانه، ماجراجویانه، مداخلهجویانه و آنتاگونیستی، افزایش تهدیدهای نامتقارن بازیگران مسلح غیردولتی، جابهجایی قدرت از غرب به شرق و برآمدن بازیگران نوظهور شرقی و امکان شکلگیری «نظام دو ـ چندقطبی» مورد توجه قرار گرفته است. افول قدرت نرم امریکا پیامدهایی مانندِ کاهش مهاجرت نخبگان، جذابیتِ رو به افزایش چین و اروپا، افزایش احساسات ضدامریکایی، رواجِ بیشتر تروریسم و جذابیت بدیلهای اسلاممحور را به همراه داشته است.
A close study of the U.S. soft power, during Trump administration in particular, indicates that American vision of power is on the verge of collapse. Trump administration’s domestic and foreign policies have scaled down U.S. influence in international level. This paper intends to provide a response to the question of why the U.S. power is on the decline and what the consequences were. The author is of the opinion that a set of internal and external factors have caused the fall of U.S. soft power. Among internal factors mention should be made of adopting introspective, interest-oriented, militaristic and monopolistic approaches. External factors involved are adopting unilateral, adventurist, interventionist and antagonistic policies as well as a rise in asymmetric threats by non-state armed actors, shift of power from the West to the East and the rise of the newly emerged actors plus the possibility of “bipolar and multi-polar system”. The fall of U.S. soft power had certain consequences such as the elite migration, rising attraction of China and Europe, heated anti-American sentiments, promotion of world terrorism, and Islam-centered alternative attractions.
ملخص الجهاز:
در دوران رياست جمهوري ترامپ ، با توجه به افزايش اهميت ملي گرايي و اختw ف هاي داخلي سياسي ، افزايش ميزان اعتبارات و توانايي هاي اقتصادي و نظامي نسبت به توانايي هاي نرم (ديپلماتيک ، گفتماني و فرهنگي ) به عنوان بازوهاي حمايت از منافع امريکا، فشار بر ساير بازيگران و ساختار نظام بين الملل و عدم پايبندي به تعهدات خود در قبال جامعه بين المللي دربارٔە موضوعات کليدي ، قدرت نرم امريکا به شدت در معرض خطر قرار گرفته است (٢٠١٧ ,Betley).
قطع اين کمک ها نه تنها موجب افول نقش امريکا به عنوان رهبر بهداشت جهاني شده است ، بلکه تهديد مراکز بهداشتي شهروندان امريکايي را در سراسر جهان ايجاد کرده و اين نهادها را در وضعيت فقدان آمادگي براي مقابله با شيوع بيماري هاي مُسري جديد قرار داده است (٢٠١٧ ,Daalder).
جوزف ناي سپس در سال ٢٠٠٢ در مقاله اي با عنوان «قدرت سخت و قدرت نرم در عصر اطw عات »، ضمن برشمردن ويژگي هاي عصر اطw عات و گسترش رسانه هاي جمعي و فردي براي انتقال و تبادل سريع و ارزان اطw عات ، معتقد است به دليل تفاوت گستردٔە بازيگران بين المللي و کشورها در زمينه هاي توسعه اي و تکنولوژيک ، همچنان ترکيبي از قدرت سخت ، قدرت اقتصادي و قدرت نرم ـ البته با ميزان و درجۀ متفاوت ـ وجود دارد و کشوري که در اين سه جنبه از ابعاد قدرت ، داراي توانمندي باشد ميتواند در مديريت سياست جهاني نقشي تأثيرگذار ايفا کند (١٥٣-١٥١ :٢٠٠٢ ,Nye).