خلاصة:
اخیرا در مباحث روانشناختی به تاثیر باورهای مذهبی در سلامت روان افراد توجه بیشتری میشود همچنین خودکارآمدی ادراک شده یک فرایند محوری به شمار میآید که بر موثر واقع شدن فرد تاثیر میگذارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودکارآمدی عمومی و باورهای دینی بر راهبردهای مقابله با استرس در جامعه آماری زنان شاغل ادارات دولتی منطقه 3 مشهد انجام شد. روش این تحقیق نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. نمونة آماری 60 نفر شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بوده که در هر گروه 20 نفر به روش نمونهگیری در دسترس قرار گرفتند. گروه آزمایش1 تحت آموزش متغیر خودکارآمدی (8 جلسه 5/ 1 ساعته) و گروه آزمایش 2 تحت آموزش متغیر باورهای دینی (11جلسه 5/ 1 ساعته) قرار گرفتند و قبل و بعد از دوره با استفاده از پرسشنامة استاندارد مقابله با فشار روانی موسوم به CISS مورد سنجش قرار گرفتند. در تحلیل توصیفی از شاخصهای فراوانی، گرایش مرکزی و پراکندگی و در تحلیل استنباطی نیز از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف، آزمون لوین و تحلیل کواریانس استفاده شده است. یافتهها حاکی از آن است که در زنان شاغل ادارات دولتی منطقة 3 مشهد:
1. آموزش خودکارآمدی عمومی بر افزایش راهبرد مقابله با استرس مسئله مدار و کاهش راهبرد مقابله با استرس هیجان مدار و اجتنابی اثربخش است.
2. آموزش باورهای دینی بر افزایش راهبرد مقابله با استرس مسئلهمدار و کاهش راهبرد مقابله با استرس اجتنابی اثربخش است. اما بر راهبرد مقابله با استرس هیجانمدار اثربخش نیست.
فی الآونة الأخیرة أثبتت أبحاث علم النفس أن المعتقدات الدینیة تلعب دورا هاما فی ضمان السلامة النفسیة للفرد. هذا من جهة ومن جهة أخری فإن الکفاءة الذاتیة تعد عملیة محوریة تؤثر علی الفرد لیترک بدوره بصمة واضحة وجلیة علی بیئته ومن حوله. هذه الدراسة تهدف إلی تسلیط الضوء علی تحدید فاعلیة تعلیم الکفاءة الذاتیة العامة بالإضافة إلی توضیح دور الاعتقاد الدینی فی تخفیف وقع الأحداث والضغوط النفسیة و ترسیخ مبدأ القدرة علی مواجهة تلک الضغوط لدی المرأة العاملة فی الدوائر الحکومیة التابعة للمنطقة ٣ فی مدینة مشهد. الأبحاث والدراسات أجریت بشکل شبه اختبار بالإضافة إلی إجراء مراحل قبل وبعد الإختبار. الاختبار شمل مجموعة متطوعین کعینات بلغ عددهم ٦٠ شخصا، تم توزیعهم علی مجموعتین، کل مجموعة ضمت ٢٠ شخصا، بالإضافة إلی مجموعة ثالثة تکونت من ٢٠ شخصا عملوا کمراقبین للاختبار. تم اختبار المجموعة الأولی حول فاعلیة الکفاءة الذاتیة وخلال ٨ جلسات استغرقت کل جلسة ساعة ونصف، بینما حملت المجموعة الثانیة عنوان تأثیر المعتقدات الدینیة وقد تم تقسیم الاختبار فی ١١ جلسة کل جلسة ساعة ونصف، کما تم توزیع استبیانciss (مقیاس المقاومة للوضعیات الضاغطة) المطابق للمعاییر القیاسیة علی المتطوعین، قبل البدء بالاختبار وبعده. عند تدوین هذه المقالة تم اتباع المنهج التحلیلی_ الوصفی فی البحث وذلک بالاعتماد علی ارتفاع المؤشرات والنزعات المرکزیة والتفکک، وفی التحلیل الاستنباطی تم اعتماد اختبارات کل من: کلموغروف، سمیرنوف و کواریانس (التغایر) وأما نتائج الاختبار التی أجریت علی النساء العاملات فی الدوائر الحکومیة التابعة للمنطقة ٣ فی مدینة مشهد، فقد أسفرت عن التالی:
١. لتعلیم الکفاءة الذاتیة أثر فاعل فی تقویة ودعم استراتیجیات مواجهة الضغوط النفسیة الناشئة من الترکیز علی المشاکل، والکفاءة الذاتیة تساهم فی الحد من التوتر والاستثارة والتجنب.
٢. تعلیم المعتقدات الدینیة یدعم استراتیجیات تحدی الضغوط الناجمة عن الترکیز علی المشاکل والمعضلات، کما أن للمعتقدات أثر بالغ فی مواجهة التوتر واضطراب الشخصیة الاجتنابی، لکن معطیات تحدی الضغوط النفسیة الناشئة من الاستثارة قد أثبتت العکس.
Recently, more attention has been paid to impact of religious beliefs
on mental health in psychological discourse. Also, perceived selfefficacy
is a main process that impacts upon one’s effectiveness. The
purpose of this study is to determine effectiveness of training general
self-efficacy and religious beliefs on stress coping strategies in
statistical population of employed women at governmental
departments –Mashhad, district No.3. The method of this semiexperimental
study was pre-test and post-test with focus group. The
sample consists of 60 subjects in two controls and one focus group that
in each group 20 subjects were accessible by sampling. Control group
1 received self-efficacy variable (through eight sessions of 1.5 hours)
and control group 2 received religious beliefs variable (through eleven
sessions of 1.5 hours) and were assessed before and after the course
using CISS standard questionnaire on stress coping. In descriptive
analysis of frequency indices, main tendency, dispersion, and in
inferential analysis Kolmogorov-Smirnov test, Levin test and
covariance analysis were used. Findings indicate that employed
women in governmental departments-Mashhad, district No.3:
1. General self-efficacy training is effective on improvement of
problem –oriented stress coping strategies and lowering emotionoriented
and avoidance-oriented stress coping strategies.
2. Religious beliefs training is effective on improvement of
problem- oriented coping strategies and lowering avoidance-oriented
stress coping strategies, but it has no effect on emotion-oriented stress
coping strategies.
ملخص الجهاز:
اثربخشی آموزش خودکارآمدی عمومی و باورهای دینی بر راهبردهای مقابله با استرس زنان شاغل ادارات دولتی منطقة 3 مشهد قاسم قجاوند فاطمه هاشمی** چکیده اخیراً در مباحث روانشناختی به تأثیر باورهای مذهبی در سلامت روان افراد توجه بیشتری میشود همچنین خودکارآمدی ادراک شده یک فرایند محوری به شمار میآید که بر مؤثر واقع شدن فرد تأثیر میگذارد.
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودکارآمدی عمومی و باورهای دینی بر راهبردهای مقابله با استرس در جامعة آماری زنان شاغل ادارات دولتی منطقه 3 مشهد انجام شد.
3. در بررسی فرضیة دوم مبنی بر اینکه «آموزش خودکارآمدی عمومی بر راهبرد مقابله با استرس هیجان مدار زنان شاغل ادارات دولتی منطقة 3 مشهد اثربخشی دارد»، یافتهها حاکی از آن است که در گروه آزمایش، میانگین نمرة راهبرد مقابله با استرس هیجان مدار پیش از آموزش 33/45 و پس از آموزش برابر 96/40 بوده است و در گروه گواه این میانگین پیش از آموزش برابر 2/40 و پس از آن برابر 8/39 بوده و نتایج کواریانس حاکی از تأثیر آموزش خودکارآمدی بر کاهش راهبرد مقابله با استرس هیجان مدار بوده است (جدول شماره 1).
4. در بررسی فرضیة سوم مبنی بر اینکه «آموزش خودکارآمدی عمومی بر راهبرد مقابله با استرس اجتنابی زنان شاغل ادارات دولتی منطقة 3 مشهد اثربخشی دارد»، یافتهها حاکی از آن است که در گروه آزمایش، میانگین نمرة راهبرد مقابله با استرس اجتنابی پیش از آموزش 12/54 و پس از آموزش برابر 43/45 بوده و در گروه گواه این میانگین پیش از آموزش برابر 13/49 و پس از آن برابر 4/48 بوده و نتایج کواریانس حاکی از تأثیر آموزش خودکارآمدی بر کاهش راهبرد مقابله با استرس اجتنابی بوده است (جدول شماره 1).