خلاصة:
این مقاله با استفاده از مدل اتو رگرسیون با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL)، تأثیر شوکهای مثبت و منفی اقتصاد سایه بر توسعه مالی را طی دوره زمانی 1353 تا 1394 در کوتاه مدت و بلندمدت، مورد بررسی قرار داده، و برای این منظور، با بهرهگیری از نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص داخلی بهعنوان شاخص توسعه مالی، به تعیین اثرپذیری این عامل از اقتصاد سایه- شامل تمامی فعالیتهای تولیدی مبتنی بر بازار که به دلیل فرار یا اجتناب از پرداختهایی نظیر مالیات و سهم تأمین اجتماعی، به طور عمدی از مقامات دولتی پنهان میشوند- پرداخته، و برای اندازه گیری اقتصاد سایه، از شاخص چندگانه-علل چندگانه محاسبه شده توسط پیرایی و رجایی (1394)، استفاده به عمل آمده است. نتایج تحقیق، نشان میدهد که تأثیر شوکهای مثبت و منفی اقتصاد سایه بر توسعه مالی در بلندمدت و کوتاهمدت، نامتقارن بوده، و این عدم تقارن به این صورت است که در کوتاه مدت و بلندمدت، شوک منفی اقتصاد سایه، تأثیر بیشتری نسبت به شوک مثبت آن دارد. لذا دولت می تواند جهت حفظ سطح موجود توسعه مالی، در کوتاه مدت از طریق کنترل سختگیرانه فعالیتهای غیرقانونی، مانع افزایش اندازه اقتصاد سایه گردد و در بلندمدت، نسبت به شناسایی فعالیتهای غیرقانونی موجود و کاهش تدریجی آن، اقدام کند.
This paper uses the non-linear auto-regressive distributed lags (NARDL) model to examine the short- and long -run effects of the negative and positive shocks of the shadow economy on financial development in Iran over the period 1974 - 2015. For this purpose, the ratio of liquidity to gross domestic product is used as an indicator of financial development. The shadow economy includes all market-based production activities that are deliberately hidden from government officials due to the escape or avoidance of payments, such as taxes and social security contributions. In this study, the MIMIC (multiple indicators and multiple causes) calculations by Piraee and Rajaee (2015) are used for estimating the shadow economy. The results show that the effects of positive and negative shocks of shadow economy on financial development are asymmetric in the short- and long-run. This asymmetry means that in the short- and long-run, the negative shock to shadow economy is more effective than its positive shock. Therefore, in order to maintain the current level of financial development, the government can monitor size of shadow economy through strict control of illegal activities in the short-run, identify the illegal activities, and reduce them in the long run.
ملخص الجهاز:
اثرات نامتقارن اقتصاد سايه بر توسعه مالي در ايران با رويکرد مدل NARDL 1 کيومرث شهبازي 2 خديجه حسنزاده 3 وحيد خوشخبر تاريخ دريافت: ١٣٩٧/٧/٢٣ تاريخ پذيرش: ١٣٩٧/١٢/٢٢ چکيده اين مقاله با استفاده از مدل اتو رگرسيون با وقفههاي توزيعي غيرخطي )NARDL(، تأثير شوکهاي مثبت و منفي اقتصاد سايه بر توسعه مالي را طي دوره زماني ١٣٥٣ تا ١٣٩٤ در کوتاهمدت و بلندمدت، مورد بررسي قرار داده، و براي اين منظور، با بهرهگيري از نسبت حجم نقدينگي به توليد ناخالص داخلي بهعنوان شاخص توسعه مالي، به تعيين اثرپذيري اين عامل از اقتصاد سايه- شامل تمامي فعاليتهاي توليدي مبتني بر بازار که به دليل فرار يا اجتناب از پرداختهايي نظير ماليات و سهم تأمين اجتماعي، به طور عمدي از مقامات دولتي پنهان ميشوند- پرداخته، و براي اندازهگيري اقتصاد سايه، از شاخص چندگانه-علل چندگانه محاسبه شده توسط پيرايي و رجايي )١٣٩٤(، استفاده به عمل آمده است.
نتايج تحقيق، نشان ميدهد که تأثير شوک - هاي مثبت و منفي اقتصاد سايه بر توسعه مالي در بلندمدت و کوتاهمدت، نامتقارن بوده، و اين عدم تقارن به اين صورت است که در کوتاهمدت و بلندمدت، شوک منفي اقتصاد سايه، تأثير بيشتري نسبت به شوک مثبت آن دارد.
از سوي ديگر، افزايش اندازه اقتصاد سايه بهتدريج باعث ضعيف شدن توان مالي سازمانهاي وابسته به دولت براي تهيه کالهاي عمومي، افزايش حجم سرمايه نقدي ميشود که به افزايش تورم و بيثباتي در اقتصاد منجر ميگردد که خود کاهش توسعه مالي در بلندمدت را در پي دارد )٢٠١٧ ,Mazhar and Jafri ;٢٠١٦ ,.