خلاصة:
بیان مسئله: طراحی شهرها بدون مشارکت و دخالت مردم، شهری منفعل، غیرانسانی و کسالتبار عرضه خواهد کرد که شهروندان آن نسبت به آیندة شهر بیتفاوت خواهند بود. بنابراین با توجه به پیچیدگی شهرهای معاصر و ناکارآمدی روشهای سنتی، ارائة روشها و ابزارهای مناسب برای ارتباط، تعاون و همکاری هرچه بهتر میان کارشناسان و ساکنان یک فضای شهری ضروری به نظر میرسد. مفهوم مشارکت شهروندی ارتباط مستقیم با مفهوم دموکراسی دارد و اهمیت آن زمانی محرز میشود که شهروند فعال در شهر تجلی مییابد و توسعة شهر با همکاری و مشارکت مردم صورت میپذیرد. در این حالت شهروند نوعی کنشگر بهحساب میآید که برای تعیین سرنوشت خود و برای رسیدن به وضعیت مطلوب، فعالانه در شهر تلاش میکند و آیندة شهر برایش مهم تلقی میشود. این امر میتواند هدف غایی شهر مشارکتمدار محسوب شود و نکته حائز اهمیت این است که این مفهوم بایستی بهصورت اجرایی در فرایند طراحی شهری گنجاندهشده و در طرحهای و برنامههای شهری به کار گرفته شود.
روش تحقیق: پژوهش حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است. برای پاسخگویی به دغدغة پژوهش، روش «تحلیلی-تطبیقی» بهمنظور تحلیل نظریات مردم و کارشناسان و تطبیق با اصول و فرایند شهرسازی به کارگرفته شده است. همچنین با استناد به رویکردهای نوین در سراسر جهان از روشهای برداشت رفتار مستقیم، غیرمستقیم، تعامل گروهی و طوفان ذهنی در جهت بهرهگیری از مشارکت مردمی استفاده شده است.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشانگر این واقعیت است که بهطورکلی آرا و نظریات کارشناسان و مردمی که از یک فضای شهری استفاده میکنند میتواند متفاوت، هماهنگ و گاهی متناقض باشد. بنابراین آنچه در این میان مهم است حق بیان خویشتن توسط تمامی کاربران و کنشگران یک فضای شهری است و کارشناس همچون یک کاتالیزور میتواند این فرایند را تسریع و تسهیل نماید. این پژوهش با ارائة یک مدل و در قالب مطالعه محدودة میدان هروی فرایندی از طراحی فضای شهری با مشارکت مردم و متخصصین و با توجه به روشهای طراحی مشارکتی ارائه میدهد. این فرایند شامل سه مرحله اصلی 1) آگاهیبخشی عمومی 2) کارگاههای طراحی و 3) بازخورد مردم بوده و در انتها با توجه به خواستهها و با کمک کنشگران مختلف موجود در منطقه به طراحی سایت مذکور منجر میشود.