خلاصة:
در آثار عرفانی متأخر ردپایی از حیوانگونگی روح دیده میشود هرچند قدمت این باورها به ادوار بدوی حیات انسان میرسد. یونگ در آثار خویش که برآمده از تحقیق در اساطیر ملل گوناگون و پژوهشهای مردمشناختی وسیع در آیین اقوام بدوی و شبه بدوی است، به معرفی برخی از نمادهای حیوانی پر تکرار در این فرهنگها میپردازد. در این پژوهش با روش تحلیلی ـ تطبیقی بر مبنای تحلیلهای یونگ به بازخوانی نقش حیوانات در تذکرةالاولیاء پرداختهایم. نتیجۀ این پژوهش نشان میدهد که در موارد زیادی نقش حیوانات، در حکایات تذکرةالاولیاء مبتنی بر باورهای اساطیری حیوانگونگی روح هستند و اگر روح را به تعبیر روانکاوی یونگ، تعبیر قدیمی «خود» و «روان» بگیریم، این حیوانات نقش نمادهای ناخودآگاه و مراحل تکامل روان را بر عهده دارند. چنانکه گاه سمبل خود یا روح متعالی عارف هستند، او را حمایت و حفاظت میکنند، با او سخن میگویند، شناختی برتر از وی دارند و به او معرفتی فراعقلی میبخشند؛ گاه نیز مقام عارف را به عنوان رئیس قبیله و صاحب توتم، نشان میدهند.
In mystical texts, there is a trace of the animality of the soul, though this belief dates back to the primitive era of human life. In his works, Carl Gostov Jung has introduced some of the repeated animal symbols in primitive and quasi-primitive ethnic groups; his theories are based on mythological and anthropological studies about these groups. In the present article, we study the role of animals in Tazkirat-al-Auliyā with a comparative-analytic method based on Jung's ideas. The results show that in the anecdotes of the book, animals play a role based on mythological beliefs about the animality of the soul. If we, like Jung's psychoanalysis, believe that the soul is an old expression of "self" and "psyche", then the animals play the role of unconscious symbols and are part of the process of psyche evolution. In the anecdotes of Tazkirat-al-Auliyā, sometimes, animals are the symbol of the mystic's transcendent self, they protect him and talk to him, they have superior knowledge and give him a transcendental knowledge; and sometimes they refer to the mystic as the head of the tribe and the owner of the totem.
ملخص الجهاز:
اهميت و ضرورت پژوهش مطالعات طولاني و عميق کارل گوستاو يونگ در آيين ها و اسطوره هاي اقوام مختلف ، او را به اين نتيجۀ بسيار با اهميت رساند که آيين ها و مناسک ملل گوناگون در طول تاريخ ، از قديميترين زمان ها تا کنون ، حاوي سمبل هاي مشترکي هستند که ريشه در روان جمعي همۀ انسان ها دارند.
سؤال پژوهش اين پژوهش در پي پاسخ به اين پرسش است که آيا سمبل هاي حيوان گونگي روح در نظريۀ يونگ با حکايت هاي تذکرةالاولياء عطار قابل تطبيق ميباشند؟ پيشينۀ پژوهش تا کنون تحقيقات زيادي در حوزة ادبيات عرفاني بر اساس نظريۀ يونگ انجام شده است که از جملۀ آن ها ميتوان به موارد زير اشاره کرد: اسمعليپور (١٣٨٩)، در پايان نامۀ «تحليل و بازخواني برخي از غزل هاي شمس بر اساس مکتب روان کاوي کارل گوستاو يونگ »، به بازخواني برخي از غزل هاي شمس بر مبناي آراي يونگ و بررسي برخي از کهن الگوهاي يونگ از جمله نقاب ، سايه ، آنيما، آنيموس ، پير خردمند و خود پرداخته است .
در حکايت هاي تذکرةالاولياء که در اين مقاله به عنوان نمونه اي از متون عرفاني فارسي انتخاب شده است ، کهن الگوي حيوان به عنوان جلوه هاي روح با خود در بيشتر مواقع هدايتگر و ياري رسان عارف است و در مسير تعالي او مؤثر است .
اين شکل از روح براي انسان امروزي و در علوم مختلفي همچون فلسفه ، زيست شناسي، روان شناسي و ديگر علوم چندان اعتباري ندارد و به راحتي قابل قبول نيست ، اما بر مبناي کهن الگوها و ارتباط صوفي با ضمير ناخودآگاه در علم عرفان قابل بيان و تحليل است .